تحقیق و پیشینه تحقیق بهره وري
بهره وريموضوع
بهرهوري؛ موضوع جديدي نيست و قدمت آن به پيدايش بشر بر ميگردد، اما
مفهوم امروزي آن را حدود 200 سال قبل شکل گرفته است. از اوايل دهه 1970
بهرهوري يکي از مهمترين موضوعاتي بوده که در سطح سازماني و کشورها؛ توجه
زيادي را معطوف خود کرده است (نصيري،1386).بهرهوري چيست؟بهرهوري را ميتوان از دو منظر تعريف کرد: تعريف لغويقبل
از توضيح در خصوص مفهوم بهرهوري و نهايتاً ارائه تعريفي کاربردي از اين
واژه بهتر است واژة بهرهوري از نظر لغوي مورد بررسي قرار گيرد.واژة Productivity
واژهاي است انگليسي و در لغت به معناي «قدرت توليد، باروري و مولد بودن»
است. مثلاً زميني که استعداد زراعت دارد و بذر در آن نشو و نما ميکند
اصطلاحاً زميني Productive
(يعني زميني مولد و بارآور) گفته ميشود. مثلاً افرادي در اجتماع که ضمن
داشتن توان انجام کار، فاقد شغل هستند و اصطلاحاً بيکار محسوب ميشوند،
افرادي Non- Productive يعني افراد غير مولد خوانده ميشوند. پس واژه Productivity در قاموس زبان انگليسي به داشتن قدرت توليد و بارور بودن کسي يا چيزي اطلاق ميشود. در زبان فارسي کلمه «بهرهوري» به عنوان معادل Productivity
مصطلح شده است. لغت بهرهوري که از نظر ادبي حاصل مصدر است از واژه
بهرهوري مشتق شده است و کلمة بهرهور به استناد فرهنگ فارسي معين به
«معناي بهرهبرد، سودبرنده و کامياب» است و نتيجتاً بهره وري در ادبيات
فارسي به بهرهبري، با فايده بودن، سود برندگي و کاميابي معنا شده است.
چنانچه ملاحظه ميشود بين معناي لغوي کلمة Productivity در زبان انگليسي و معناي لغوي کلمة بهرهوري در ادبيات فارسي تفاوت وجود دارد و برگزيدن واژه فارسي بهرهوري بجاي کلمه Productivity از نظر معني معادل مناسبي به نظر نميرسد بنابراين از معناي لغوي کلمة بهرهوري نميتوان به تعريف کاربردي[1] آن رسيد. در برخي از متون براي واژه Productivity
معادلهاي ديگري مانند راندمان، بازدهي، قدرت توليد، قابليت، مولديت،
باروري و کارآمدي برگزيده شده است که جملگي همين مفهوم و معنا را دارند و
هر يک ميتوانند هم معنا با بهرهوري بکار روند. (خاکي، 1386، ص22).آ2-2- 1-2 تعاريف تشريحيدر
رابطه با تعريف کاربردي بهرهوري، تعريف پذيرفته شدهاي که مورد توافق
همگان باشد وجود ندارد، اما در اينجا به تعدادي از اين تعاريف اشاره
ميشود:استاينر[2]: معيار عملکرد و يا قدرت و توان موجود در توليد کالا و خدمات.استيگل[3]: نسبت ميان بازداده مرتبط به عمليات توليدي مشخص و معين در مقايسه با نهادهاي مصرف شده.ماندل[4]: بهرهوري
به مفهوم نسبت بين بازده توليد به واحد منابع مصرف شده است که با يک نسبت
مشابه در دوره پايه مقايسه ميشود و به کار ميرود. بهرهوري برابر است
باخارج قسمت خروجي (ميزان توليد) بر يکي يا کل عوامل توليد. (خاکي، 1386،
ص23)ديويس[5]: تغيير بدست آمده در شکل محصول در ازاي منابع مصرف شده.فابريکانت[6]: يک نسبت بين خروجي به وروديسومانت:يک نسبت بين خروجي محسوس و ورودي محسوس.ايسترفيلد: نسبت بازده سيستم توليدي به مقداري که از يک يا چند عامل توليد به کار گرفته شده است.بهرهوري، در هر زمان بايستي به عوامل بسيار توجه کرد (طوسي، 1373)2-2-2 بهرهوري معادل توليد نيست«توليد
مربوط ميشود به عمليات و فعاليتهاي فيزيکي، ساختن کالاها و ايجاد و
ارايهخدمات، حال آنکه «بهرهوري» مربوط ميشود به استفادة همراه با
کارآئيمنابع «نهادهها» براي توليد کالاها و اراية خدمات «بازده» توليد،
يعني کلستاده بدست آمده در حاليکه بهرهوري يعني کل ستادة توليد شده، به
ازاي هرواحد نهادة بکار رفته. افزايش توليد لزوماً به معناي افزايش
بهرهوري نيست(ابطحي و کاظمي، 1375، ص32).براي
مثال شرکتي را در نظر بگيريد که ماشين حساب توليد ميکند اين شرکت 2000
ماشين حساب را با 40 کارگر در 50 روز کاري در ماه و 10 ساعت کار در روز
توليد ميکند دراين حال:20000 ماشين حساب= ميزان توليديک ماشين حاسب در هر ساعت = = بهرهوري کار حال
تصور کنيد اين شرکت، توليد را به 25000 ماشين حساب در ازاي بکارگيري 10
کارگر اضافي با همان 50 روز کاري و 10 ساعت کار در روز افزايش دهد. در اين
صورت:25000 ماشين حساب= ميزان توليديک ماشين حساب در هر ساعت= = بهرهوري کاراکنون
به وضوح مشاهده ميشود که ميزان توليد ماشين حساب 25 درصد بالا رفته است
(از 20000 عدد به 25000 عدد) لکن در بهرهوري کار تغييري حاصل نشده است.
بامحاسبات به آساني ميتوان ثابت کرد که حتي با افزايش توليد، ممکن است
بهرهوري کار کاهش پيدا کند، يا بر عکس بهرهوري کار همراه با افزايش توليد
بالا رود. به هر حال نکتة مهم آن است که «توليد اضافي الزاماً معناي
افزايش بهرهوري را نميدهد و همراه با بالا رفتن قدرت توليدي نيست»
(شيرواني و صمدي، 1378، ص 69).2-2-3 بهرهوري، تنها به معني تلاش براي افزايش کارآيي[7] نيستنسبت
بازده واقعي به دست آمده به بازده استاندارد و تعيين شده (مورد انتظار)
کارآيي يا راندمان است، يا در واقع مقدار کاري که انجام ميشود به مقدار
کاري که بايد انجام شود.Efficiency =براي
مثال اگر ميزان بازده کارگري 140 قطعه در ساعت باشد و ميزان توليد تعيين
شده پس از بررسيهاي مهندسي روشها و کارسنجي 200 قطعه در ساعت تعيين شده
باشد، کارآيي اين کارگر برابر 70% = است نکتة بسيار مهم آن است که طبق قوانين فيزيکي در ماشين (سيستمهاي بسته و مکانيکي)، کارآيي و راندمان که خارج قسمت ميباشد،
تقريباً هرگز به 1 نميرسد و همواره کوچکتر از 1 است، لکن در مورد انسان
(سيستم باز) بر اثر انگيزش و رهبري صحيح ميتواند از 1 بزرگر شود (ابطحي و
کاظمي، 1375، ص 40)يک
تفسير صرفاً رياضي از معادلة بهرهوري نشان ميدهد که بهرهوري را
ميتوانبا افزايش ستاده يا کاهش نهاده افزايش داد. چنين تفسيري از
بهرهوري بهدلايل زير خطرناک است.اولاً:
ممکن است موجب شود تا مديران کارگرانشان را به انجا مکار شديدتر وادارند،
يا اينکه برخي از آنان را به بهانة افزايش بهرهوري از کار برکنار کنند.
دراين صورت چه بسا ارقام بهرهوري بالا برود. اما اين طريقه رشد
بهرهوري،مورد نظر نيست. هدف از تلاش براي بهبود بهرهوري، ايجاد تفرقه
بين مديريت وکارگران نيست، بلکه به عکس، هدف محکمتر کردن پيوند آنها براي
بدست آوردنستادة بيشتر است.ثانياً:
افزايش بهرهوري ممکن است به قيمت کاهش کيفيت تمام شود. براي مثال ممکن
است سرعت يک ماشين نويس تا پنجاه درصد افزايش يابد، اما اگر اين کار تعداد
اشتباهات را دو برابر کند، سودي نخواهد بخشيد. ثالثاً: افزايش بدست آمده
دربهرهوري ممکن است با نيازهاي مشتري، اعم از داخلي و خارجي هماهنگ
نباشد(شيرواني و صمدي، 1378، ص 70).فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 68مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنپیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلیمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل
دانلود فایل تحقیق و پیشینه تحقیق بهره وري
دانلود تحقیق و پیشینه تحقیق بهره وري,, بهره وري, , عوامل مؤثر بر بهرهوري,, سطوح بهرهوري