خودكشي

خودكشي

خودكشيخودكشي  مقدمه:به نظر مي رسد كه خودكشي
خصوصي‌ترين اقدامي مي باشد كه ممكن است از جانب يك شخص سر بزند، معهذا مناسبات
اجتماعي در سبب سازي آن نقش با اهميتي دارند و اين اقدام ناشي از يك برخورد
اجتماعي عميق است. و گرچه در ظاهر هدف خودكشي منحصراً نابودي شخص است ليكن همچنين
عمل تجاوزكارانه ايست عليه افراد ديگر.مطالعه خودكشي نشان مي
دهد كه عمل انسان هراندازه هم كه شخصي باشد تأثير متقابلي روي افراد ديگر هم مي
گذارد و اين مؤيد اين مطلب مي باشد كه هر فرد را جدا از قالب اجتماعي اش و به
تنهايي نمي توان درك كرد.مسأله خودكشي امروزه جنبة
پژوهشهاي علمي پيدا كرده است.در بررسي هاي مسأله
خودكشي به اين نتيجه رسيده اند كه تنها انسان مي‌باشد كه مي تواند مرگ را خود
اداره كند و خود را بكشد و اين حقيقت دارد كه برخي از حيوانات تحت شرايط معين
رفتارشان طوري است كه منجر به مرگ آنها مي شود اما شاهدي در دست نيست كه اين رفتار
حيوانات با آرزوي مرگ باشد و عمل خود نابودي كه با انديشة مردن همراه نباشد خودكشي
نيست. (پس انسان است كه مي تواند دست به خودكشي بزند)خودكشي در همه جا ديده مي
شود و دوره اي از تاريخ يافت نمي شود كه در آن خودكشي ذكر نشده است افراد كمي پيدا
مي شوند كه هرگز افكار خودكشي به ذهنشان خطور نكرده باشد.تعريف روشن اصطلاحات در
اين زمينه مسألة اساسي است كه خودكشي نه تنها به معني «عمل عليه حيات شخصي» بلكه
به معني شخصي كه به دست خود مي ميرد و يا شخصي كه تمايل در خودكشي دارد نيز تعريف
مي شود معهذا كلمة خودكشي در مورد آسيب رساندن به خود به نحو كشنده نيز بررسي مي‌شود.
مسأله قصد خودكشي بيشتر در اين دوران مورد توجه قرار گرفته است و سابقاً رسم بر
اين بوده كه اين موارد را فقط به عنوان يك خودكشي سرهم‌بندي شده و بدون توجه به
خصوص به جز از نظر يك اختلال رواني درمان مي كردند درحالي كه خودكشي حتماً بررسي
به خصوصي را نيازمند است، زيرا اين عمل نمايندة مشكلات با اهميت بسياري است.14-خودكشيخودكشي  به معناي
نابود كردن و از بين بردن خود، پديده اي است كه ساليان دراز از روابط عشيره اي و
سنتي تا روابط پيچيدة شهرهاي امروزي، گريبان بشر را گرفته و در فراز و نشيب تحولات
اجتماعي قلب و روح خانواده‌ها و اجتماع را آزرده است. زندگي شهري، انبوهي جمعيت،
عدم تجانس افراد با هم، احساس غربت و تنهايي ناشي از آن، كاهش محبت خانوادگي و رها
شدن فرد به سرنوشت خود چشم‌هم‌چشميها، پيدا شدن آرزوهاي دور و دراز در زندگي مادي،
محروميت در عشق، فقر مادي  و دهها عامل ديگر آنچنان ناراحتيهايي براي افراد
فراهم آورده كه فرد تنها راه نجات خود را نابودي خويش جستجو مي كند.در فرا راه رشد و توسعة
اقتصادي – اجتماعي، هرچه بر پيچيدگي روابط و مناسبات اجتماعي افزوده مي شود، فاصلة
طبقاتي هم بيشتر مي گردد و سرخوردگيها فزوني مي يابد و در نهايت به افزايش تعداد
خودكشي منجر مي‌شود.از هم گسيختگي پيوندهاي سنتي
و همبستگيهاي اجتماعي و نيز بيگانه شدن با ارزشها و هنجارهاي جامعة خودي، موجب
فزوني نرخ خودكشي در جامعه ها به ويژه در جامعه هاي صنعتي گرديده است.تعريف خودكشيدست بافتن به تعريفي جامع
و مانع براي خودكشي كار ساده اي نيست. ملاك كار اكثر كساني كه از خودكشي تعريف
كرده اند بر اساس تعريف دوركيم بوده است. دوركيم در سال 1897 تعريف زير را ارائه
داد: «خودكشي به هر حالتي از مرگ اطلاق مي شود كه نتيجة مستقيم يا غيرمستقيم عملي
باشد كه شخص قرباني آن را انجام داده و از نتيجة عملش آگاه بوده است.»«كردار مثبت» مثل اين است
كه فرد گلوله‌اي را در شقيقة خود خالي كند. «كردار منفي» مانند آن است كه انسان
خانه‌اي را كه در آتش شعله‌ور است ترك نكند يا آنقدر از خوردن غذا خودداري كند كه
بميرد اصطلاحات «مستقيم» يا «غيرمستقيم» بازگوكنندة تمايز همانند تمايز مثبت و
منفي است. يك گلوله در شقيقه مستقيماً به مرگ مي انجامد، درحاليكه ترك نكردن خانه
اي شعله‌ور در آتش يا امتناع از خوردن غذا ممكن است غيرمستقيم يا نهايتاً به نتيجة
منظور يعني به مرگ كشيده شود يا نتيجة آن مرگ باشد.

دانلود فایل

دانلود فایل خودكشي

تحقیق خودكشي, خودكشي,تعريف خودكشي,خصوصي‌ترين اقدام ,افكار خودكشي ,قصد خودكشي,نابود كردن,كردار منفي,شخص قرباني,تحقیق,جزوه,مقاله,پایان نامه,پروژه,دانلود تحقیق ,دانلود جزوه,دانلود مقاله ,دانلود پایان نامه