دانلود مبانی نظری اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان

دانلود مبانی نظری اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان

دانلود-مبانی-نظری-اعتماد-سازماني-و-عملکرد-کارکناناعتمادمحققان متعددي از رشته‌هاي گوناگون علمي به تعريف اعتماد پرداخته‌اند و بسياري از آنان معتقدند كه اعتماد واژه‌اي است با معناي بسيار (لگزيان و همكاران، 1387). در همين راستا، كافتا[1] (2007) اشاره مي‌كند كه اعتماد 17 معني متفاوت دارد (Cofta, 2007). هم‌چنين تعاريف اعتماد هم در بين رشته‌هاي گوناگون مانند (روان‌شناسي، جامعه شناسي و اقتصاد) و هم در سطح تحليل (فردي، سازماني، اجتماعي) متفاوت است.در تعريفي كه از اعتماد ارائه گرديده عموماً آن را انتظارات يا باورهايي مي‌دانند كه افراد دوست دارند به ديگران به طريقي قابل پيش‌بيني و نه صرفاً در راستاي منفعت شخصي خود نشان دهند. اعتماد مهم‌ترین انگیزه‌ای است که افراد را به داشتن روابط دو سویه یا چند سویه تشویق می‌کند. حتی بسیاری از اندیشمندان اجتماعی، اعتماد را حسی می‌دانند که منجر به تعاون و همکاری می‌شود و فقط در این حالت است که انسان‌ها در عین تفاوت‌ها قادر به حل مشکلات خواهند بود. اعتماد یک حالت روانی است که شامل قصد و نیت پذیرفتن متکی بر انتظارات مثبت نیات یا رفتار دیگران می‌شود (رضايي‌کليدبري و همکاران، 1390).بررسی ادبیات موجود، بر فقدان تعریف دقیقی از معنای واژه اعتماد حکایت دارد. تعریف اعتماد در فرهنگ انگلیسی آکسفورد به شرح زیر است:º اطمینان یا اتکا به برخی از ویژگی‌ها یا خصایص یک شخص یا سازمان؛º پذیرفتن یا اعتبار دادن به شخص یا سازمان بدون بررسی و دریافت شواهد و قرائن؛º باور یا اعتقاد یا اتکا به صداقت یک فرد یا سازمان؛º داشتن انتظارات مطمئن نسبت به فرد یا سازمان؛º صداقت، درستی و وفاداری (الواني و دانايي‌‌فرد، 1380).اعتماد ابزاری است برای صرفه‌جویی در قدرت زیرا حضور اعتماد، نگرانی، شک و نیاز به مراقبت و کنترل را کاهش می‌دهد. اعتماد به معنی داشتن اطمینان به نیات و اعمال دیگران و عاملی کلیدی در روابط متقابل نوین است. اعتماد نوعی ساز و کار انسجام دهنده است که وحدت را در نظام اجتماعی ایجاد و حفظ می‌کند. در حقیقت اعتماد بزرگترین تسهیل‌گر کارآیی سازمان است و حتی بهتر از اطلاعات است چرا که اطلاعات ممکن است زیاد باشند، ولی غنای آن به اعتماد و میزان سرمایه اجتماعی بستگی دارد. اعتمــاد پدیده چنــد وجهی است و بیان‌گـر تمایل بـه اثـرپذیری از گروه‌های دیگر است که این تمایل به اطمینانی مربوط می‌شود که از چهار جنبه زیر به وجود می‌آید:1. باور به قصد و نیت مثبت طرف مقابل از لحاظ عدالت و نبود تبعیض؛2. باور به صلاحیت و توانمندی آن‌ها؛3. اعتماد و باور به اعتبار آن‌ها؛4. اعتماد و باور به باز بودن دیدگاه آن‌ها (عبدالباقی و دلوی، 1387).شايد بهترين نكته براي نتيجه‌گيري در اين بخش اشاره‌اي باشد كه مولوي در داستان معروف خود از آن ياد مي‌کند و مي‌نويسد: شبيه به آن شش مرد كوري كه هريك فيل را لمس كردند و توصيفات كاملاً متفاوتي از آن چه لمس كرده بودند، ارائه كردند، اعتماد نيز مي‌تواند به طرق بسياري كه ممكن است با هم در تعارض باشند، درك و توصيف شود (لگزيان و همكاران، 1387). 2-2-3) اهمیت و ضرورت اعتماداعتماد يكي از جنبه‌هاي مهم روابط انساني و زمينه‌ساز مشاركت و همكاري ميان اعضاي جامعه است (قلي‌پور و پيران‌نژاد، 1387). اعتماد به عنوان سنگ بناي مهم رفتار اجتماعي و ساز و كار هم‌بستگي براي نظام اجتماعي مورد توجه صاحب‌نظران بسياري قرار گرفته است (شايگان، 1387). در بیان ضرورت اعتماد می‌توان گفت اعتماد یک قرارداد روانی مثبت، ترک خدمت کم‌تر زیردستان، انعطاف‌پذیری سازمانی، عملکرد سازمانی و عملکرد انفرادی بهتر را موجب می‌شود و سرمایه اجتماعی را توسعه می‌دهد و با کاهش هزینه معاملات سازمان از طریق افزایش تعاونی و با تقویت خون گرمی و حس نوعی دوستی و نهایتاً پرسنل را در درک توانایی‌های‌شان راهنمایی می‌کند.اعتقاد بر آن است كه بخش اعظم عقب ماندگي اقتصادي در جهان ناشي از فقدان اعتماد متقابل است. اعتماد، همكاري را تسهيل مي‌كند و هر چه سطح اعتماد در جامعه‌اي بالاتر باشد، احتمال همكاري هم بيش‌تر خواهد بود (شايگان، 1387). در خصوص اعتماد اعتقاد بر این است که اگر مردم به هم دیگر اعتماد داشته باشند، آن‌گاه به حکومت نیز اطمینان خواهند داشت و با توجه به اهمیت نقش اعتماد در روابط بین شهروندان و دولت، ارتباط تنگاتنگ شهروندان با نظام خدمات عمومی، در اعتماد یا بی‌اعتمادی‌شان به دولت نقش مهمی را ایفا می‌کند (دانایی‌فرد، 1381).اعتماد به دنبال خود وفاداري را به ارمغان خواهد آورد و نيروي انساني وفادار حاضر است فراتر از وظايف مقرر در شرح شغلش فعاليت كند و عامل مهمي در اثربخشي سازمان محسوب مي‌شود (رضائيان و رحيمي، 1387). اعتماد نگراني از اين كه شريك الان و يا در آينده رفتار فرصت طلبانه داشته باشد به طوري كه به منافع ما آسيب برساند، را از بين مي‌برد. وجود عدم اعتماد زنگ خطري براي مشاركت است (Glaister and Husan, 2003) چرا كه اعتماد، پيش شرط عمده و كليدي براي موجوديت هر جامعه محسوب مي‌شود و براي حل مسائل اجتماعي ضروري به نظر مي‌رسد. اعتماد باعث پيدايش آرامش و امنيت رواني مي‌گردد و براي حركت موفقيت آميز افراد و افزايش مشروعيت حكام و توسعه‌ي سياسي ضرورت دارد (قلي‌پور و پيران‌نژاد، 1387). امروزه ثابت شده بین میزان اعتماد میان ملت و دولت از سویی و میزان پیشرفت و احتمال موفقیت نهایی از سویی دیگر «ارتباط معنادار مستقیم» وجود دارد. بدین معنا که وجود درجه بالایی از اعتماد، تسهیل روند ارتباطات و تسریع در دست‌یابی به توافق را موجب می‌شود و بالعکس سیطره ذهنیت بی‌اعتمادی بین دولت و ملت، باعث بروز تاخیر در پیشرفت و ناکامی هر دو می‌گردد.اعتماد به ديگران موجب اعتماد آن­ها به ما، و عدم اعتماد، موجب عدم اعتماد ديگران خواهد شد. حاكم ساختن فضاي اعتماد افراد نسبت به همديگر در سازمان سبب خواهد شد كه رفتار سياسي جاي خود را به رفتارهاي مبتني بر صداقت، همكاري، وفاداري، رعايت الزام­هاي اخلاقي و ارتباط سالم بدهد. صاحب‌نظران بر اين باور هستند كه تعامل ميان سه متغير اطلاعات، نفوذ و كنترل مي­تواند به ايجاد و حفظ اعتماد به­رغم تغييرات ساختاري كمك كند (رضايي‌کليدبري و همکاران، 1390). شكل شماره 2-3 اين روند را نشان مي‌دهد. شكل 2-3) فرآيند شكل­گيري و حفظ اعتماد (رضايي‌کليدبري و همکاران، 1390) 2-2-4) ابعاد اعتماددر تحقيقات مختلف براي اعتماد ابعاد مختلفي تعريف شده است. در ادامه به طور مختصر به چند نمونه پرداخته مي‌شود.2-2-4-1) ابعاد اعتماد از ديدگاه توماس و اسچيندلرتوماس[2] و اسچيندلر[3] بر اساس تحقيقات خود اركان كليدي اعتماد را شامل اين پنچ عامل مي‌دانند (خنفير و همكاران، 1388):P صداقت: همان راستگويي و درستكاري است. اين ركن مهم‌ترين عامل در بين پنج عامل ديگر است به ويژه هنگامي‌كه يك فرد قابليت اعتماد كردن بر فرد ديگر را ارزيابي مي‌كند؛P شايستگي: تمامي ‌مهارت­ها و قابليت­هاي فني- اجتماعي فرد را در بر مي‌گيرد و به اين اشاره دارد كه آيا فرد مي‌داند درباره چه چيزي صحبت مي‌كند؛P ثبات: ثبات اين قابليت را مدنظر دارد كه آيا مي‌شود رفتار و گفتار فرد را مورد پيشگويي قرار داد؟ وجود تناقض بين گفتار و رفتار افراد باعث كاهش اعتماد از طريق كاهش ثبات مي‌شود. اين متغير به خصوص در مديران حائز اهميت است؛P وفاداري: اشتياق براي تامين منافع ديگران است. اين ركن نقطه مقابل فرصت طلبانه عمل كردن است. وفاداري تمايل فرد به حفظ آبرو و حيثيت طرف مقابل را شامل مي‌شود؛P رو راستی: نشان دهنده تمايل فرد به در ميان گذاشتن آزادانه اطلاعات و افكار خود با ديگران است. صراحت به معني بيان كل حقيقت و نه بخشي از آن و پرهيز از كتمان حقايق است. 2-2-4-2) ابعاد اعتماد از ديدگاه ماير و همکاراناعتماد سازماني به دو بخش اعتماد فردي[4] (اعتماد ميان افراد) و اعتماد غيرفردي[5] (اعتماد نهادي[6]) تقسيم مي‌شود (Ellonen et al., 2008). در سازمان‌ها اعتماد به دو صورت فردي و غيرفردي (نهادي) وجود دارد. اعتماد فردي، مبتني بر تعاملات است و از طريق ارتباطات خاص ايجاد مي‌شود. اين نوع اعتماد، به دو نوع اعتماد افقي (اعتماد ميان کارکنان) و اعتماد عمودي (اعتماد ميان کارکنان و مديران) تقسيم‌ مي‌گردد (فاضل و همکاران، 1390). اعتماد فردي مبتني بر شايستگي، خيرخواهي و قابليت اطمينان است (Mayer and Davis, 1999) اعتماد غيرفردي مبتني بر نقش‌ها، نظام‌ها و اعتبارات قابل درک به منظور اطمينان افراد است (Atkinson and Butcher, 2003).در واقع اعتماد نهادي، اعتماد اعضاي سازمان به راهبردها و شايستگي‌هاي فني و تجاري سازمان، و اعتماد به ساختار و فرآيندهاي سازماني، مانند سياست‌هاي منابع انساني است (Ellonen et al., 2008). اعتماد نهادي (براي مثال، اعتماد به عملکرد منابع انساني) به طور معناداري با نگرش‌هاي کارکنان (همانند تعهد به سازمان) ارتباط دارد (Pearce et al., 2000). در برخي از پژوهش‌ها، اعتماد نهادي به کارآيي و بي‌طرفي نظام‌هاي سازماني (همانند خط‌مشي‌هاي منابع انساني) نيز اطلاق شده است (Costigan et al., 1998). هم‌چنين، مي‌توان اعتماد نهادي را اعتقاد به ضرورت وجود ساختارهاي غيرفردي دانست که پيش‌بيني موفق آينده را ميسر مي‌کند (McKnight et al., 2002). بر اين اساس، ماير[7] و همكاران (1995) سه مولفه شايستگي، خيرخواهي و اعتبار را به عنوان ابعاد اصلي اعتماد مطرح مي‌كنند كه در تحقيق حاضر مورد استفاده قرار خواهد گرفت:1)    شايستگي[8]: توانايي به قابليت‌هاي افراد بر مي‌گردد كه بر اساس آن مي‌توانند وظايف خود را انجام دهند (بر اساس مهارت‌ها و دانش)؛2)    خيرخواهي[9]: خيرخواهي به معناي انگيزه‌هاي مهربانانه و ميزان محبت يك شخص نسبت به گروه مقابل و توجه صادقانه به رفاه ديگران است؛3)    اعتبار[10]: به معني اعتقاد به اين است كه يك فرد يا سازمان آن چه را كه قول انجام آن را داده است، انجام خواهد داد و بي‌تناقض عمل خواهد كرد (Dietz and Hartog, 2006).اعتماد نهادي به دو صورت است: بهنجاري موقعيتي[11] و اطمينان بنيادي[12]. بهنجاري موقعيتي، حاصل حضور چيزهاي معمول و مرسوم يا قرار گرفتن هر چيز در جاي مناسب است. در اين تعريف، موفقيت محتمل است، زيرا موقعيت بهنجار است. در تعريف اطمينان ساختاري نيز اعتقاد به محتمل بودن موفقيت بيان شده است شرايط ضمني همانند انتظارات، قراردادها، آيين‌نامه‌ها، و ضمانت‌ها (تامين ساختاري) به درستي ايجاد شده‌اند. بنابراين، در يک نتيجه‌گيري کلي مي‌توان بيان کرد که اعتماد نهادي، فعاليت‌ها و فرآيندهاي سازماني (همانند شايستگي‌هاي فني و تجاري، راهبردها و خط‌مشي‌ها، عملکرد و ارتباطات منابع انساني) را شامل مي‌شود که براي اعضاي سازمان به صورت شخصي نيست و مديريت ارشد از آن مستثني مي‌گردد (Ellonen et al., 2008). ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 78فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کاملما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان

دانلود مبانی نظری ارتباط اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان,مبانی نظری ارتباط اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان,دانلود مبانی نظری ,ارتباط اعتماد سازماني و عملکرد کارکنان,اعتماد سازماني,عملکرد کارکنان