دانلود مبانی نظری فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای

دانلود مبانی نظری فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای

دانلود-مبانی-نظری-فرهنگ-سازمانی-و-اخلاق-حرفه-ای2تعريف فرهنگ   فرهنگ در زبان فارسي معني مختلفي دارد كه مهمترين آنها ادب، تربيت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم ، معارف و هنرهاي يك جامعه است.(معین،489:1387). از ديدگاه علمي تعاريف متعدد و متنوعي از فرهنگ ارائه گرديده كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود :   به عقيده هافستد[1] (1980) فرهنگ عبارت است از : انديشه مشترك اعضاي يك گروه يا طبقه كه آنها را از ديگر گروهها مجزا مي كند و در جايي ديگر، فرهنگ به صورت مجموعه اي از الگوهاي رفتار اجتماعي، هنرها، اعتقادات، رسوم و ساير محصولات انسان ويژگيهاي فكري يك جامعه يا ملت تعريف مي شود .    گروبر و كلوكهان[2] (1952) مي گويد: در حالي كه بيش از يكصد و پنجاه تعريف براي فرهنگ بر شمرده اند سرانجام تركيبي به اين شرح پديد آورده اند: فرهنگ دربر گيرنده الگوهاي آشكار و پوشيده اي از رفتار و براي رفتار است كه از راه نمادها كه دستاورد نمايان گروههاي انساني است. آموخته مي شود و انتقال مي يابد . ( به نقل از طوسي ، 71:1377)تخمين زده مي شود كه از فرهنگ تا كنون حدود چهارصد نوع تعريف ارائه شده باشد. اما تعاريف مشتركي را مي توان يافت كه حالت ساده تري داشته و قابل فهم تر هستند كه در زير به آنها اشاره مي شود :استانلي ديوس[3] (240:1373) معتقد است انسانهايي كه در يك نظام اجتماعي كوچك يا بزرگ زندگي مي كنند داراي باورها، اعتقادات، ارزشها، سنتهاو هنجارهاي مشتركي هستند كه در مجموع، فرهنگ آن نظام اجتماعي را تشكيل مي دهد. فرهنگ را مي توان توافق ميان اعضاي جامعه درباره ويژگيهاي مشتركي كه بر فرد، گروه و سازمان و تعامل آنها در يك محيط باز تاثير مي گذارد تعريف كرد (ممي زاده، 1373 ) از مجموع اوصاف و تعاريف فرهنگ، ويژگي هاي عمده ذيل را مي توان استنباط كرد:-فرهنگ پديده اي است كه بين همه ي افراد يا بيشتر آنها در گروههاي اجتماعي مشترك است.- فرهنگ پديده ايي است كه طريق اخلاقيات ، قوانين و سنتها رفتار انسانها را شكل مي دهد و درك افراد از جهان را سازماندهي مي كند. 2-3)سطوح فرهنگ ازنظر ادگارد شاین[4](1383)   فرهنگ بعنوان ارزشهاي مشترك: ارزشها عبارت از ادراك مشترك از امور مطلوب هستند انعكاسهاي از فرضهاي اصلي فرهنگ بوده، در سطح تجربه و تحليل پايين تر ، يعني پايين تر از فرضهاي ضمني قرار دارند ارزشها غالبا تعيين مي كنند كه اعضاء چه كار بايد بكنند چه كار نبايد بكنند تا سازمان موفق باشند. فرهنگ بعنوان هنجارهاي مشترك: درست در مقابل مفهوم ذهني فرهنگ بعنوان مجموعه اي از فرضهاي ضمني ، يا حتي ارزشهاي مشترك يك ديدگاه عيني تر از فرهنگ بااستفاده از هنجارهاي رفتاري بعنوان عناصر اساسي فرهنگ ظاهر مي شوند هنجارها معمولاً انتظارات غير رسمي و نوشته نشده اي هستند كه درست در  سطح،             قبل تجربه رخ مي دهند هنجارها مستقيماً در رفتار تاثير مي كنند آنها خيلي قابل مشاهده تر از ارزشها يا فرضهاي ضمني هستند در نتيجه براي كمك به درك مردم از جنبه هاي فرهنگي زندگي سازماني ابزار عيني تري فراهم مي كنند هنجارها همچنين به وسيله تشريفاتي كه مثالهاي قابل رويت و موثر از اهداف اصلي سازمان تهيه مي كنند به افراد شركت كننده در آن انتقال مي يابند . (هوي میسکل[5]،1385 :457)1Hofstede2Grobroclouchan3Estanli diuse4shein1 Hovi miscelتعريف و مفهوم فرهنگ سازماني   تعاريف متعددي از فرهنگ سازماني به عمل آمده است. برخي فرهنگ سازمان را يك نظام اعتقادي مي دانند كه بين اعضاي يك سازمان مشترك است، برخي آن را سلسله اي از ارزشهاي مشترك مسلط همبسته مي دانند، كه با مفاهيم نمادي چون داستانها، اسطوره ها و تكيه كلامها منتقل مي شود . (رابينز[1]، 84:1378)از ديدگاه كوئين (1999)فرهنگ سازماني عبارت است از ارزشهاي اصلي، مفروضات، تفسيرات در رويكردهايي كه ويژگيهاي يك سازمان را مشخص مي كند كه در 4 گونه فرهنگ سازماني نمايان مي شود. اين چهار گونه شامل قومي، ويژه سالاري و بازار، سلسله مراتب مي باشند. برخي مانند ادگار شاين فرهنگ را الگويي از مفروضات بنيادين مي دانند كه بر اثر اندوختن از دشواريهاي سازگاري بيروني و يكپارچگي دروني از سوي گروهي معيين، آفريده، كشف و يا پرورده شده است. (طوسي،155:1372). برخي ديگر معتقدند، فرهنگ تنها راه منحصر به فردي است كه سازمان بر اساس آن فعاليت خود را انجام مي دهد. به عبارتي فرهنگ جنبه انساني سازمان است كه با همبستگي هدف مشخص ميشود . (ديوس ، 1373). استونروفريمن[2] (69:1375) فرهنگ سازماني را مجموعه اي از ارزشها، باورها، نگرش ها و هنجارهاي مشترك كه رفتار و انتظارات اعضاي سازمان را شكل مي دهد و به بيان وسيع تر فرهنگ سازماني تعيين كننده نوع رفتار كاركنان است و اولويت ها را تعيين مي نمايد. هم چنين باربوساوكاردين[3](2007) فرهنگ سازماني را به عنوان يك كنترل كننده اجتماعي كه جهت تقويت رفتارهاي مشخص و ارزش هاي غالب عمل مي كند، مي دانند. رابينز (1992) فرهنگ سازماني را سيستمي از معاني مشترك كه بوسيله اعضاي يك سازمان حفظ مي شود و يك سازمان را از سازمان هاي ديگر جدا مي كند تعريف مي كند. اين سيستم از معاني مشترك و مجموعه اي از ويژگي هاي كليدي تشكيل شده است كه سازمان براي آن ارزش قابل است . 2-4-1)ویژگی های فرهنگ سازمانی    در حالیکه تنوع قابل ملاحظه ای در تعاریف فرهنگ سازمانی وجود دارد به نظر می رسد که بسیاری از آنها ویژگی های ذیل را دارا باشند:نظم وقائده مشاهده شده رفتاری:وقتی اعضای سازمان در تعامل هستند آنها زبان ،اصطلاحات ،شعائر،آداب ورسوم مشترکی رابکار می برندهنجارها:هنجارهای رفتاری در گروه های کاری شکل می گیردارزش ها: به عنوان مثال ارزش هادر مدارس شامل عملکرد سطح بالای اولیا ودانش آموزان،میزان غیبت وترک تحصیل ویاکارایی بالاروش های تدریسفلسفه:سیاستها، باورهای سازمان را درباره ی چگونگی برخورد کارمندان باارباب رجوع راهدایت می کند.قوانین:دستور العمل هایی برای سازگاری با سازمان وجود دارد که تازه وارد درسازمان باید آنها را یاد بگیرد تا به عضویت آن درآیداحساسات:جو کلی می باشد که سازمان به وسیله طرح فیزیکی و یک روش در آن اعضا با ارباب رجوع ویاافرادتعامل می یابند(لاننبوریگ[4]،1382)فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 63فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنپیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلیمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای

دانلود مبانی نظری ارتباط فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای ,مبانی نظری ارتباط فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای,دانلود مبانی نظری ,ارتباط فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای ,فرهنگ سازمانی,اخلاق حرفه ای