دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی
تعاریف و ویژگیهای خودکارآمدی:خودکارآمدی
از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا (1997) روان شناس مشهور، مشتق شده
است که به باورها یا قضاوتهای فرد به تواناییهای خود در انجام وظایف و
مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علی سه جانبه
رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و
عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیك) که به ادراک فرد برای توصیف
کارکردهای روانشناختی اشاره دارد، تأکید میکند. بر اساس این نظریه، افراد
در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر میگذارند.در چارچوب رویکرد شناختی اجتماعی بندورا باورهای خودکارآمدی چنین تعریف شده است: برداشتهایی که فرد از توانایی های
خویش در انجام یك تکلیف خاص دارد، به گونهای که تکلیف مورد نظر به صورت
مفید و مؤثر انجام شود یا سطح اعتمادی که فرد بر توانایی خویش در اجرای
برخی فعالیتها یا موفقیت در برخی عملکردها دارد (بندورا،1997). بر اساس مدل خودکارآمدی برای اینکه شخص برای رسیدن به یک هدف تلاش کند یا با مشکلات مقابله کند باید سه شرط زیر را داشته باشد:شخص معتقد باشد که هدف قابل دستیابی است و با تلاش به هدفش میرسد.شخص معتقد باشد که مهارتهای لازم برای رسیدن به هدف را دارد.هدف باید ارزش تلاش کردن را داشته باشد (بندورا،1977).خودکارآمدی
همچنین یکی از ویژگیهای شخصیتی و باور درونی میباشد که بر طرز تفکر و
چگونگی رویارویی با مشکلات سلامت هیجانی و در تصمیمگیری و مقابله با فشار روانی و افسردگی تأثیر میگذارد (بندورا و همکاران،2003).در
واقع کارآمدی شخصی عبارت است از اعتقاد فرد مبنی برآنکه میتواند جریانی
از رفتار مورد انتظار در یک موقعیت را به طور موفقیتآمیزی انجام دهد و
بنابراین کارآمدی شخصی به عنوان برآورد شخص از نتایج پیامدهای رفتاری تلقی
میشود (محمدی،1383). باورهای
خودکارآمدی میتوانند تأثیرات مثبت و منفی بر روی سلامتی افراد داشته
باشند، اگر شما باور داشته باشید که توانایی سازش با موقعیت را دارید، کمتر
احساس تنیدگی در آن موقعیت میکنید، باور مثبت درمورد تواناییهای خود در
ارتباط با بیماری و غلبه بر مشکلات همراه آن تأثیرات مثبتی بر سلامت داد (اعرابیان و همکاران،1983).افراد
دارای باورهای خودکارآمدی قویتر، در ارتباط با برطرف نمودن مشکلات روانی
قادر به تغییر حالات روانی خود میباشند، که کسب این متغیر به باورها و
تلاش افراد بستگی دارد. همچنین خودکارآمدی نقش میانجی در کاهش نشانههای
افسردگی ایفا مینماید و اضطراب و افسردگی افراد بالغ را میتوان با افزایش
و تقویت باورهای خودکارآمدی کاهش داد (کیم[1]،2002؛ به نقل از اعرابیان،1383).انتظار و نظریه اسناد، نظریه خودکارآمدی بندورا بر روی انتظار برای موفقی متمرکز است. هر چند، بندورا میان دو نوع از باورهای انتظار تمایز قایل بود. انتظارات پیامد، باورهاییاست که رفتارهای معین را به سمت نتایج معین هدایت خواهد کرد (مانند اعتقاد به این موضوع که تمرین عملکرد فرد را بهبود خواهد بخشید) و باورهایی در این مورد که فرد به طور مؤثر می تواند رفتارهای مورد نیاز برای ایجا نتایج را انجام دهد (من میتوانم تمرینات سختی برای برنده شدن در مسابقه بعدی انجام دهم) این دو نوع از باورهای انتظار متفاوتند زیرا افراد میتوانند باور کنند که یک رفتار معیین منج به یک نتیجه معیین خواهد شد (انتظار پیامد) اما ممکن است باور نداشته باشند که آنها میتوانند آن رفتار را انجام دهند. (فیسکر[2] و همکاران،2002).
باورهاي خودكارآمدي به صورت اتفاقي رخ نميدهند. بندورا (1997) مطرح مي
كند كه باور افراد درباره خودكارآمدي خويش، بخش عمدهاي از «خودآگاهي[3]
» آنان را تشكيل مي دهد و براي ايجاد و تغيير نظام باورهاي خود كارآمدي
چهار منبع مهم تشخيص داده است. اين منابع شامل «تجارب تسلط يابي[4]»، «تجربه جانشيني[5]»، «قانع سازي اجتماعي[6]» و «حالت هاي فيزيولوژيكي[7]» مي باشند.باورهای خودکارآمدی افراد میتواند به وسیله چهار منبع تقویت و ایجاد شود:تجارب مستقیم:
مؤثرترین روش تجارب مستقیم است. موفقیتهای افراد، باوری نیرومند در
خودکارآمدی افراد ایجاد میکند، در حالی که شکستها آنها را ویران
میسازند.باورهای جانشینی:
که توسط الگوهای اجتماعی بدست میآید. دیدن افراد مشابه با کسب
موفقیتهایآنها باعث تلاش و برانگیختگی آنان شده و تواناییهای لازم جهت
تسلط برموانع را یافته و موفق میشوند.اقناع کلامی: افرادی که به صورت شفاهی تشویق می شوند زمانی که تسلط کامل بر توانایی ها را دارند، باعث تلاش و تحمل بیشتر آنها میشود.داوری تواناییهای خود: خلق مثبت باعث افزایش خودکارآمدی شده و خلق محزون، معکوس عمل مینماید (بندورا،1997). تعیینکنندههای خودکارآمدی:باورهای
خودکارآمدی به طور متناوب از طریق تعیین کنندههایی در رفتار انسان نقش
اساسی ایفا میکنند. برخی از این تعیین کنندهها عبارتند از انتخاب هدف:خودکارآمدی
به عنوان یک عامل تعیینکننده مهم انتخاب اهداف پرچالش و فعالیتهای
دشوارفردی عملمی کند. یک فرد معمولاً اهدافی را انتخاب میکند که در کسب
موفقیتآمیز آنها، سطح معینی از توانایی را داشته باشد. بر این اساس،
افراداز فعالیتهایی که توانایی انجام آنها را ندارند، اجتناب میکنند.
ایناجتناب به نوبه خود میتواند برای افراد در انجام فعالیتهای چالش
برانگیز ومیزان تقویت مثب بازخوردهای حاصل از آن محدودیت ایجاد نماید.
افرادی که بهکارآمدی خود باور دارند، اهداف چالش انگیز را انتخاب میکنند
و
از تجارب تهدیدآمیز اجتناب مینمایند و افراد با کارآمدی پایین از
رویارویی با تکالیف، وظایف واهداف مشکل پرهیز میکنند. افراد خودکارآمد بر
اساس اهداف انتخابی، خود را موظف به تعیین معیارهای عملکرد کرده و پس از
آنبه مشاهده و قضاوت درباره نتایج عملکرد خود میپردازند و در صورت
مشاهدهناهمخوانی بین سطوح واقعی و مطلوب عملکرد، آنان احساس نارضایتی
کرده و اینمحرکی برای تعیین واصلاح عمل در آنان است. افراد از طریق
انتخاب ها برجریان زندگی شخصی و شغلی خود اثر میگذارند. آنان از موقعیت
ها، فعالیتها وبه طور کلی انتخابهایی که باور دارند بیش از حد توان
آنهاست، اجتنابمیکنند و آن دسته از فعالیتهایی را انتخاب مینمایند که
باور دارندمیتوانند از عهده آنها برآیند. افراد دارای احساس خودکارآمدی
بالا،موقعیتها و اهدافی را انتخاب میکنند که ممکن است بتوانند انجام
دهند ولیخارج از توان آنان نیست. باورهای خودکارآمدی در انتخابهای افراد
همچونانتخاب رشته، حرفه و کلاسهای پیشرفته تأثیر دارد و نقش مهمی در
آینده شغلیو شخصی فرد دارد (بندورا،1977). فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 59مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنپیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلیمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل
دانلود فایل پیشینه تحقیق و مبانی نظری خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی
دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی ,, خودکارآمدی ,, اضطراب اجتماعی, , اضطراب,, اختلال اضطراب اجتماعی,, شیوع اختلال اضطراب اجتماعی