مبانی نظری افسردگي و اضطراب

مبانی نظری افسردگي و اضطراب

مبانی-نظری-افسردگي-و-اضطرابتاريخچه اضطراباختلالات اضطراب بشرحي كه در نوشتجات طبي آمده ، گروه ناهمگن از سندروهاي باليني وتعريفها را در بر مي گيرد .از
نظر تاريخي ، اصطلاحاتي نظير ،خستگي شديد عضو قلب ، ودر قلب تحريك پذير و «
نوروز قلبي » و سندرم فعاليت » و « آستني عصبي عروقي » همه براي توصيف
اختلالات فرض اضطراب كه در آنها تنگي نفس تپش قلب ، خستگي عدم تحمل فعاليت
واشتغال ذهني با حالات جسمي علائم عمده اختلال را تشكيل مي داده اند ، مورد
استفاده قرار گرفته اند ، نور آ‎ستني
يا خستگي عصبي يكي ديگر از اصطلاحاتي است كه براي اختلالات اضطراب فراوان
به كار رفته است .نوروز اضطراب كه بوسيله فرويد بكار رفت . براي متجاوز از
چهل سال بر چسب عمده براي اختلالات اضطراب بود ( گلدبرگ ، 1371).براي
اولين بار پزشك امريكايي بنام بيرد سال ( 1869) نور آستني را تعريف كرد .
بيماراني كه امروز آنها را مبتلا به نوروز اضطراب مي شناسيم در نور آستني
بيرد گنجانده مي شود . معهذا برخي از بيماران مبتلا به هيستري ويا وسواس
بيشتر در تعاريف او جا مي گيرد بعد از او داكوستا در سال ( 1871) سندرم خلل
تحريك پذيري را گزارش داد.فرويد
در سال ( 1898) نوروز اضطراب را بعنوان يك واحد باليني از پسيكا‌ستني
بازشناخت علامت اصلي اين بيماري نگراني ،اضطراب ودلهره مي‌باشد كه هر سه
عمليات مختلفي از يك كيفيت اساسي است كه به احساس پريشاني ، انتظار خطري
تربيت الوقوها واحساسهاي بدني همراه است( گلد‌برگ ، 1368).نوروز
حالت اضطراب به طور عمده اختلال افراد جوان است كه شروع آن معمولا در
اواسط دهه سوم عمر است وبطور متوسط بيمار قبل از مراجعه براي درمان 5 سال
علائم اضطراب را داشته است .شيوع حالات اضطراب در جمعيت نرمال در انگلستان
وامريكا 2 تا 5/4 % ذكر گرديده است . معهذا اين ارقام اطلاعاتي در مورد شدت
علائم ودرجه ناتواني اجتماعي حاصل از اين اختلال بدست نمي دهد .اختلالات
اضطراب در 14% بيماران قلبي و 2% بيماران جراحي شده مشاهده شده است .
اختلالات اضطراب بنظر ميرسد كه دركار طبابت خوب شناخته نمي شوند . عدم
تشخيص اضطراب بدون ترديد تا حدودي مربوط به اين واقعيت است كه اغلب علايم
جسمي بارزترين خصوصيات حالات اضطراب را تشكيل مي دهند . علت ديگر اين است
كه بيمار مضطرب اغلب خود را مبتلا به يك اختلال جسمي تصور نموده وبيشتر به
درمانگاه داخلي مراجعه مي كنند تا مراكز بهداشت رواني ( طريقتي ، 1367).اضطراب
كلي از شايعترين مسائلي است كه در كار طبابت با آن برخورد مي شود تخمين
زده مي شود كه عمده بيماران را مبتلا به اختلال اضطراب مزمن نسبت به پزشكان
40 بر يك است و 30% كسانيكه پزشك عمومي مراجعه مي نمايند از اين ناراحتي
در عزابند تشخيص افتراقي وارزيابي طبيب عمومي در مورد اضطراب بارنگين كماني
از عوامل بيولوژيكي وانساني روبرو است . نقش پزشك ارزيابي تشخيص كامل در
عين حال تعادلي است كه بي‌جهت به قيمت ناديده گرفتن عوامل رواني ومحيطي مهم
روي جزء زيستي طبي موضوع تكيه نكند . حفظ اين تعادل چندان آسان نيست در يك
قطب پزشكي در خطر ناديده گرفتن علل پنهاني است ودر قطب ديگر ناتواني در
شناخت عوامل ايجاد كننده رواني رفتاري واجتماعي است .ممكن است منجر به يك سري مراجعات مكرر وبي حاصل گردد كه اغلب استفاده از انواع دارو و آزمايشات گران قيمت را به همراه دارد .هدف
كمك به پزشك در تشخيص ودرمان فقر مسائل شايع مربوط به اضطراب است در بعضي
موارد نظر يك بيمار مبتلا به آسم مضطرب تشخيص آثار جانبي دارو ممكن است
كليه درمان باشد در ارتباط اضطراب با بيماريهاي روان تني بحثهاي مفصلي
انجام نشده ودر اين ارتباط مقداري در مورد بيماريهاي روان تنها صحبتهايي مي
كنيم .روان
وتن در ارتباط بين آنها در سراسر تاريخ بشر مورد بحث وگفتگو بوده است .
دوره پس از پيدايش علوم جديد نيز سالهاي درازي است كه روانشناسان وتحقيق
روانشناسي از سوي پزشكان ودست اندر كاران پژوهشهاي فيزيكي از سوي ديگر در
هر يك جداگانه در راستاي مخالف با يكديگرند .درباره
علل بيماريها ودرمان آنها ودر نتيجه درباره رابطه مزبور جستجو كرده گرچه
از دير باز از نقطه نظر فلسفي اين سوال مطرح بوده وهست كه ارجعيت با روان
است يا با ماده وتن . گرچه هنوز نظريه پردازان برسرحل وفصل اين مساله به
توافقي نرسيده اند ( معاني ، 1370).فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 69فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنمنابع  کامل

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری افسردگي و اضطراب

دانلود مبانی نظری افسردگي و اضطراب,مبانی نظری افسردگي و اضطراب, افسردگي, اضطراب