مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی

مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی

مبانی-نظری-اهمالکاری-و-خودکارآمدیمفهوم اهمال کاری مانند بسیاری از اصطلاحات روانشناسی، تعریف اهمال کاری  نیز به اندازه تعداد محققانی که در رابطه با این موضوع تحقیق کرده‌اند بسیار متنوع و متعدد می باشد. اهمال کاری يکي از مشکلات رفتاري است که شيوع بسيار زيادي دارد.بالکیس و دورو (2007) اهمال کاری  را پديده‌اي تعريف مي‌کنند که فرد از وظايف و مسؤوليت‌هايش در يک شکل و اندازه و زمان به موقع و در حد انتظار غفلت مي‌کند، با وجود داشتن قدرت و توانايي مطلوب جهت انجام آن و آگاهي از پيامدهاي ناخوشايند طفره رفتن و اينکه مي‌تواند اجتناب‌پذير باشد.فراری وتیک[1] (2000) اهمال کاری  را حالتی می داند که تأخیرهای مکرر در انجام تکلیف به عنوان شیوه زندگی فرد تلقی می گردد.کنوس (2000، به نقل از استیل،2007) اهمال کاری  را تمایل به اجتناب از فعالیت‌‌ها و تکالیف و محول نمودن آن به آینده و توجیه تاخیر در انجام فعالیت تعریف کرده‌اند.الکساندر و انوگبازی(2007) اهمال کاری ‌ را به عنوان نبود عملکرد خودتنظيمي و گرايش رفتاري در به تأخيرانداختن آنچه براي رسيدن به هدف ضروري است مي‌دانند. البته این موضوع مبرهن است که تمام اصطلاحاتی که به نوعی به اهمال کاری  ارتباط دارند بیانگر به تعویق انداختن، به تأخیر انداختن و به فردا موکول کردن کارها می‌باشد.از سالها قبل در جهان غرب ارزش بررسی اهمال کاری ، شناخته شده بود، اما تاریخ نخستین مطالعه علمی اهمال کاری  به اواسط دهه1980 باز میگردد (لای[2]، 1987).اولين تحليل تاريخي بر روي اهمال کاری  توسط ميلگرام[3] در سال (1992) نوشته شد که در آن اشاره به رشد اهمال کاری  همراه با پيشرفت جوامع مي‌شود و نخستین کتاب در زمینه اهمال کاری توسط فراری، جانسون و مک کوئن[4] (1995،به نقل از اکبرزده 1393) انتشار یافت. آنان در این کتاب عنوان مي‌کنند که هزاران سال است که اهمال کاری  وجود دارد اما معني و مفهوم منفي خود را از زمان ظهور انقلاب صنعتي کسب کرده است. قبل از اين اهمال کاری ‌ به عنوان امری  کاملا طبيعي حتي گاهي اوقات در معني مثبت بکار مي‌رفت (استيل، 2007). از مطالعات انجام گرفته در خصوص خود گزارشي‌هاي اهمال کاران حدس زده مي‌شود که ميزان بروز اهمال کاری  رو به افزايش است . با توجه به اینکه در عصر حاضر هنگامي‌که بيشتر مردم با تکاليف چندگانه و پيچيده‌اي روبرو مي‌شوند که بايد در محدوده زماني کوتاهي انجام شود تعجب آور نيست که هم اکنون به اين موضوع اهميت داده شود (میلگرام ، میتال و لئوسن[5]، 1998).  انواع اهمال کاریدر پژوهش‌‌های مختلف اهمال کاری  به شیوه‌‌های متعددی طبقه بندی شده است که اغلب بر مبنای مشاهدات بالینی پژوهشگران انجام شده است. بورکا و یان[6] (1983، به نقل از شهنی ییلاق و همکاران، 1385) طی مشاهدات بالینی خود سه نوع افراد اهمالکار را معرفی نمودند: مضطرب[7]، معتقد به شانس[8] و طغیانگرا[9]. برحسب صورت‌‌های سازگارانه و ناسازگارانه اهمال کاری  آن را به دو دسته اهمال کاری فعال و اهمال کاری منفعلانه (چو و چوی[10]، 2005) و از حیث انگیزه تمایل به اهمال کاری به دو نوع اجتنابی و برانگیخته تقسیم می کنند (هرینگتون[11]، 2005).درهمین راستا فراری (1994) بین اهمال کاری کارکردی و اهمال کاری غیر کارکردی تفاوت میگذارد.اهمال کاری کارکردی: نوعی تاخیر در انجام کار است که می‌تواند احتمال موفقیت را افزایش دهد.اهمال کاری غیرکارکردی: تاخیر در انجام کار یا تصمیم به صورت غیر عادی و وسواسی است که در این صورت، این تاخیر مانع موفقیت فرد می شود. درهمین مسیر دو نوع اهمال کاری غیرکارکردی را مشخص می کند:1- اهمال کاری در تصمیم گیری: که به عنوان تاخیر عمدی در تصمیم گیری‌‌هایی که باید در یک چارچوب زمانی معین گرفته شوند، تعریف می شود .2- اهمال کاری رفتاری مزمن: که به تاخیر در انجام عمل گفته می‌شود که با هدف حفظ عزت نفس در فرد انجام می‌شود. این نوع اهمال کاران معتقدند که ارزش ذاتی آنها فقط با توانایی در انجام کار تعیین می شود( فراری1992).درهمین راستا ميگرام و تنی[12] (2000) دو گونه اهمال کاری ‌ راگزارش می‌کنند:1-اهمال کاری  رفتاري[13] یا اجتنابی که به معناي تأخير در تکميل تکاليف اصلي و مهم است. که همانطور که گفته شد فراری (1992 ؛ فراری و ایمونز[14]، 1994) اهمال کاری  اجتنابی را راهبردی جهت جلوگیری از تهدید عزت نفس در برابر شکست در تکالیف آزارنده می‌دانندکه با خود پنداره ضعیف ، وابستگی میان فردی و انجام تکانشگرانه تکالیف در دقیقه نود در ارتباط است. 2 – اهمال کاری ‌تصميم‌گيري[15] : به معناي تأخير آگاهانه در تصميم‌گيري در چارچوب زماني معين مي‌باشد. اهمال کاری  در تصمیم گیری در شرایط پر استرس می تواند الگوی رفتاری سازگارانه ای باشد. ولی در غیر این صورت با هویت آشفته ناتوانی در پردازش شناختی و رفتارهای خود تخریبی که مستقل از هوش است در ارتباط است (ايفرت[16] و فراري، 1989).اهمال کاری ‌ با توجه به پيچيدگي و مؤلفه‌هاي شناختي، عاطفي و رفتاري آن تظاهرات گوناگوني دارد. با استناد به آزارندگي تکاليف و اجتناب از تصميم‌گيري پنج نوع مختلف از اهمال کاری  را مورد توجه قرار مي‌دهند: از جمله اهمال کاری در تصمیم گیری، اهمال کاری روان رنجورانه، اهمال کاری وسواس- اجباری، اهمال کاری تحصیلی، اهمال کاری عمومی یا کلی.1ـ اهمال کاری تحصيلي: به عنوان طفره رفتن از انجام تکاليف، آماده شدن براي امتحان و نوشتن مقاله‌‌ها در آخرين روزها و لحظات ترم تحصيلي.2ـ اهمال کاری ‌ عمومي يا کلي: که همان طفره از انجام فعاليت‌هاي جريان عادي زندگي روزمره طبق برنامه زمان‌بندي شده و انجام آن در زمان تعيين شده می باشد.3ـ اهمال کاری  در تصميم‌گيري: عدم توانايي اتخاذ تصميم به موقع و فوری در رويارويي با بسياري از شرايط و مشکلات زندگي.4ـ اهمال کاری روان‌رنجورانه: تمايل در به تأخير انداختن تصميمات مهم زندگي (به علت اضطراب، نگراني افسردگي يا بيماري و ناراحتي‌هاي رواني ديگر).5ـ اهمال کاری  وسواسي ـ اجباري (يا غيرعادي): بروز همزمان اهمال کاری در تصميم‌گيري و اهمال کاری ‌ رفتاري در يک شخص مي‌باشد. اما متداولترين شکل اهمال کاری ، در سنین نوجوانی و جوانی اهمال کاری تحصيلي است (کاگان ، کاکیب و کاندمیر [17]،2010).  علل اهمال کاری تحصیلیبا وجود این واقعیت که اهمال کاری در هرجایی از وظایف روزانه رخ ‌مي‌‌دهد، اما در میان دانشجویان و در محیطهای تحصیلی بسیار مکرر است و مخل پیشرفت تحصیلی و موفقیت آنان ‌مي‌‌تواند بشود. با وجود اینکه نوجوانان مقدار زیادی از وقت خود را باید درگیر در فعالیت‌‌های مدرسه باشند اما زمان محدودی را به انجام وظایفی مانند کار تحقیقات و مطالعه ‌مي‌‌پردازند. به نظر ‌مي‌‌رسد که اهمال کاری  تحصیلی یک پدیده شایع برای حدود 70 درصد از دانشجویان است (دی، منسیک و اوسلیوان، 2002).    استيل،بروتن ، وامچ[18] (2001) با مطالعه بر روي 1930 دانش‌آموز سعي کرد تا علل اهمال کاری را در آنان مشخص کند او 4 عامل را در افزايش احتمال بروز آن مؤثر دانست که به صورت متقابل بر هم اثر مي‌گذارند.1ـ اهميت و ارزش تکاليف براي افراد 2ـ جذابيت تکاليف 3ـ آمادگي و تمايل فرد جهت اهمال کاری  و طفره رفتن وظايف و تکاليف 4ـ زمان در دسترس فرد. استیل و همکاران (2001) بیان ‌مي‌‌کند که در مواردي که تمايل شخص به اهمال کاری  بالا و زمان در دسترس براي انجام تکاليف زياد باشد هم چنين در مواردي که تکاليف کم ارزش و کم اهميت و فاقد جذابيت تلقي شوند، احتمال بروز اهمال کاری  در بالاترين حد است.  استیل(2007)اظهار مي‌کند تمايل فرد به اهمال کاری ‌ از ارزش تکاليف مهم‌تر است. در اين شرايط با وجود اينکه فرد اهميت تکليف و پيامدهاي مثبت اجرايي آن را درک مي‌کند ولي غلبه بر اهمال کاری ‌ را سخت مي‌داند و در برابر آن ناکام مي‌شود.      اغلب تئوري‌هاي مربوط به انگيزه کار در تلاش‌اند تا توصيف کنند چطور عملکرد افراد را افزايش دهند،چطور کار را براي افراد خوشايند و مطلوب سازند و اينکه چرا افراد فعالانه تلاش مي‌کنند تا پيامدهاي مثبت را کسب کنند. به ندرت به اين موضوع توجه شده که چرا افراد در بعضي موارد جهت انجام بعضي امور برانگيخته نمي‌شوند و يا از برخي پيامدها اجتناب مي‌کنند به جاي اينکه به آن‌ها رو بياورند (ون ارد[19] ،2000).ادبيات اهمال کاری  در مورد علل‌ و يا همبسته‌هاي اهمال کاری ‌ امکانات زيادي رامطرح کرده است.بررسي‌ها نشان داده‌اند که اهمال کاری ‌ نه تنها يک مشکل مديريت زماني بلکه فرايند پيچيده‌اي است که شامل مولفه‌هاي هيجاني ـ شناختي و رفتاري است (في وتانگني[20]،2000، به نقل از شیرزادی، 1389). در تقسیم بندی علل اهمال کاری دو دسته کلی علل روانشناسی و فیزیولوژیکی مد نظر قرار گرفته است از جمله اضطراب ، خودارزشی پایین، خودآگاهی کمتر از سایرین ، نقص در عملکرد لوب پیشانی در زمینه برنامه ریزی ، توجه، کنترل تحریکات و متغیرهای مزاحم (شیرزادی، 1389). علل فیزیولوژیکی اهمال کاریتحقیقات پیرامون بررسی دلایل فیزیولوژیکی اهمال کاری بر نقص در قشر جلویی مغز و در ناحیه فورنتال مغز که مسئول کنترل کنش‌‌های اجرایی و رفتارهایی از قبیل تعیین اولویت‌‌ها و برنامه ریزی کردن، در صدد پاداش‌‌های آنی نبودن و آینده نگری و ممانعت از تکانشگری است ،تاکید دارند.(استروب[21]، 1989، به نقل از استون[22]، 2000).شیرزادی(1389) به نقش قسمتی از مغز(کرتکس پیشانی ) در اهمال کاری  اشاره ‌مي‌‌نماید. هنگا‌مي‌‌که این قسمت از مغز آسیب ببیند، فرد ممکن است تمایل به انجام دادن کاری داشته باشد، اما از انجام دادن آن خود داری ‌‌نماید. ولی استون (2000) ارتباط معنی داری بین کرتکس پیشانی و اهمال کاری  بدست نیاورده است.  علل روانشناختی اهمال کاریاز جمله علل روان شناختی اهمال کاری فقر مدیریت زمان است (والتر، 2003). مديريت زمان مناسب در ارتباط با درک روشن از اهداف است. عدم استفاده از زمان بصورت ساختار يافته و انحراف مدام از يک فعاليت به فعاليت ديگر و عدم آگاهي و درک صحيح از اهداف با کمبود مديريت زمان در ارتباط است. بعضي از افراد قادر نيستند که به طور مؤثر و فعالانه زمانشان را مديريت کنند(شیرافکن،1387).تحقیقات نشان ‌مي‌‌دهد که در اهمال کاران کنترل و تخمین لازم برای انجام کار ضعیف است و معمولا در این افراد برآورد اضافی زمان لازم برای انجام کارها و احساس بیش از حد کمبود وقت برای تکمیل کارها وجود دارد(شیرافکن، 1387).همچنين از اولويت‌ها و اهدافشان اطمينان ندارند. در نتيجه ممکن است در برابر تکاليف احساس غرق‌شدگي، در هم شکستن و دستپاچگي کنند. به همين علت ممکن است انجام تکاليف و وظايفشان را تا آخرين لحظه به تعويق بيندازند و به جاي آن بر روي انتخاب فعاليت‌ها و امور غير مولد و غير ضروري در دسترس‌شان تمرکز کنند(فراري و پارکر و ویر[23]،1992).ناتوانی در تمرکز و کم دقتی و عدم توجه به کار دلیل دوم برای اهمال کاری است. این مشکل احتمالا به عوامل مخدوش کننده محیطی از قبیل: وجود سر و صدا، رفت و آمد، نا مرتب بودن محیط بستگی دارد (استیل و همکاران ، 2001؛ حسین و سلطان، 2010).اصلي‌ترين دليل اهمال کاری  را ـ ترس و اضطراب مربوط به شکست ‌مي‌‌دانند، که ترکيبي برآمده از اضطراب ارزيابي عملکرد ـ کمال‌گرايي ناسازگارانه، کمبود اعتماد به نفس و خودکارآمدي است (فراري، پارکر و وير، 1992؛سولومون و راثبلوم، 1984). در این حالت شخص بیشتر وقتش را صرف نگرانی و اضطراب در مورد امتحانات و انجام کارها ‌مي‌‌کند تا اینکه به انجام آنها اقدام کند (فراری، 1994).اهمال کاری  مي‌تواند به عنوان تعارض بين بايد ـ خواستن ناميده شود.به اين معني که فرد روي اموري کار مي‌کند که مي‌خواهد و به آنها تمايل دارد به جاي اينکه روي مواردي کار کند که در آينده به موجب آن پاداش دريافت مي‌کند (بازرمن[24]، 1998، به نقل از ازر و ساگز[25]، 2011).تعادل ميان چالش برانگيزي تکالیف و مهارت مي‌تواند در تبيين اهمال کاری ‌ در انجام تکاليف نيز مورد بحث باشد. در اين صورت دو بعد از تکاليف مي‌تواند در ارتباط با اهمال کاری ‌ هدف قرار گيرد: 1ـ اهمال کاری  در تکاليفي که جذابيت ندارند 2-يا طفره رفتن از انجام آن به علت اينکه بيش از حد چالش ‌برانگيزند و يا به اندازه کافي چالش ‌برانگيز نيستند. تکاليف پيچيده و مشکل در مقايسه با ادراک توانايي فرد به عنوان تهديد و فشار خارجي درک مي‌شود که منجر به اجتناب مي‌شود (ارز و دراسن[26]، 1997، به نقل از فاران[27] ، 2004).مواجهه با تکاليفي که در مقايسه با توانايي فرد آسان درک مي‌شوند يا آنهايي که ملال‌آور و بي‌فايده‌اند، اهمال کاری  مي‌تواند يک استراتژي به منظور هدر ندادن انرژي و انجام هرچه سريع‌تر تکاليف در آخرين لحظات زمان تعيين شده باشد که هرچند ريسک آور است مفيد نيز مي‌تواند باشد (سیمپسون [28]، 2009).بین افراد اهمال کار و غیر اهمال کار در هدفها تفاوت وجود دارد. از نظر گولوایتزر و برانداستاتر[29] (1997، به نقل از رومانو ،واک ، هلمیک ، کری و ادکینز[30]،2005) بین رسیدن به هدف و تمایل رسیدن به هدف تفاوت وجود دارد. بعنوان مثال، من ‌مي‌‌خواهم به هدف X دست یابم، یا من تمایل به رسیدن به هدف Y دارم، هنگا‌مي‌‌که موقعیت Z وجود داشته باشد. اهمالکار‌‌ها خیلی راحت علاقه خود را  به گرفتن نمره الف در درس تاریخ نشان ‌مي‌‌دهند، اما کمتر با تحلیل واقع گرایانه برای مشخص سازی اقداماتی که باید برای رسیدن به این هدف انجام گیرد، تلاش ‌مي‌‌کنند.فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 70فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنپیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلیمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی,دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی,مبانی نظری اهمالکاری و خودکارآمدی, اهمالکاری,خودکارآمدی