مبانی نظری باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی

مبانی نظری باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی

مبانی-نظری-باورهای-انگیزشی-و-پیشرفت-تحصیلیباورهای انگیزشیتعریف انگیزه و انگیزشاصطلاح انگیزش را می­توان به عنوان عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرد (سیفرت[1]،
1992 به نقل از سیف 1386) گفته است. انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن
به طریق خاصی است. او هم چنین انگیزه را به صورت نیاز یا خواست ویژ­ه­ای
که انگیزش را موجب می­شود تعریف کرده است (لفرانسوا[2]،
1997؛ طاهری 1389) انگیزه را علت و دلیل رفتار می­داند. انگیزه و انگیزش
غالباً به صورت مترادف به کار می­روند. با این حال می­توان انگیزه را
دقیق­تر از انگیزش دانست، به این صورت که انگیزش را عامل کلی رفتار اما
انگیزه را علت اختصاص یک رفتار خاص به حساب آورد (روسل[3]، 1971 ؛سیف، 1286). اکثر متخصصان، انگیزش را به عنوان وضعیت یا عامل برانگیزاننده (نیرودهنده)، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرده­­اند 0بال[4]، 73؛ پنتریج و شانک 1996؛ وولفولک[5]، 2004؛ ایگن و کارچک[6]،2001 ؛ سیف، 1386).مورفی[7](1974)
مفهوم انگیزش را گرایش موجود زنده به ارائه فعالیت منظم می­داند که از
پایین­ترین سطح خواب تا بالاترین سطح بیداری و فعالیت موجود زنده تغییر
می­یابد، به طوری که نتیجه رفتار و نوع تحریک به طور متناوب بر ارگانیزم
اثر می­گذارد. یانگ[8] (1961) انگیزش را فرایند فعال کردن رفتار، حفظ فعالیت و هدایت الگوی رفتار تلقی می­کند.آلپورت[9]
(1970) انگیزه را وضعیت درونی ارگانیزم تلقی می­کند که رفتار و تفکر فرد
ناشی از آن است. با توجه به تعاریف مذکور می­توان مفهوم انگیزه و انگیزش را
چنین تعریف کرد: انگیزه گرایش ویژه با گرایش رفتار نسبتاً ثابت زمانی است
که به موقعیت بستگی ندارد مانند انگیزش پیشرفت و انگیزه پیوندجویی، انگیزش،
مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی است که کنش آنها به فعالیت عمومی
و جهت­دار احساس و رفتار منجر می­شود. (به نقل از خداپناهی، 1381).پژوهش­ها
نشان داده­اند که رابطه مثبتی بین پیشرفت و شاخص­های انگیزشی از قبیل
انتخاب، تلاش و پشتکار وجود دارد (پینتریج و شانک، 2002).2-2-7-2- انگیزش درونی و بیرونینظریه
پردازان و محققان، انگیزش انسان را به دو نوع انگیزش کلی، انگیزش درونی و
انگیزش بیرونی طبقه­بندی می­کنند. انگیزشی که بدون پاداش آشکار باشد،
انگیزش درونی می­نامند در انگیزش درونی، فرد بطور درونی برانگیخته می­شود و
فعالیت­هایی که انجام می­دهد بطور درونی پاداش برانگیز می­باشد انگیزش
درونی نوعی تمایل طبیعی برای جستجو و غلبه بر چالش­هاست که به موجب آن
افراد، علایق خود را دنبال نموده و توانایی خود را تمرین می­کنند. برای
ارائه تعریف بهتری از انگیزه درونی دو جنبه کلیدی یا دو هدف عمده وجود
دارد.اول
این که انگیزش درونی برای یادگیری باید منعکس کننده بسیاری از جنبه­های
مسئولیت­پذیری مشخص باشد. این جنبه­های مسئولیت­پذیری مشخص، عواملی را در
بر می­گیرد که عبارت است از: ایجاد پیشرفت از طریق تلاش فردی، به تاخیر
انداختن کامروا سازی خود بوسیله پاداش­های ارزش داده شده، کنار گذاشتن
تدریجی کمرویی، کاهش ترس از شکست و رشد احساس کنترل شخصی یا ا فزایش آگاهی
از توانایی خود برای تاثیرگذاری بر رویدادها.انگیزش دورنی علاوه بر عوامل مربوط به مسئولیت­پذیری شخصی، جنبه­هایی از شایستگی را نیز در بر می­گیرد.این
جنبه­های شایستگی شامل مواردی از قبیل: داشتن توانایی برای یادگیری در
کلاس، توانایی شروع و اتمام سریع کار و توانایی استفاده از فنون کمک دهنده
بر یادگیری است. در انگیزش درونی، فرد خود را برای انجام دادن کاری،
توانمند احساس کرده و نسبت به خودش باور دارد که می­توان آن کار را نظم و
کنترل ببخشد. در انگیزش درونی، هدف، لذت بردن از خود فعالیت است، نه رسیدن
به پاداش و تقویت (کرونو و رارکمپر[10]، 1985).برعکس
انگیزش درونی، در انگیزش بیرونی، فرد از بیرون برانگیخته می­شود. در واقع
افراد تا حد زیادی بر اثر نتایج تقویتی رفتار خود با یک مدل مشاهده در
گذشته برانگیخته می­شوند.وولفونک
(2004) معتقد است زمانی که افراد به منظور گرفتن نمره، اجتناب از تنبیه،
خوشحال کردن معلم یا به هر دلیل دیگری کاری را انجام می­دهند. انگیزش
بیرونی را تجربه می­کنند. در انگیزش بیرونی افراد واقعاً به خود فعالیت
علاقه­مند نیستند، بلکه به چیزی که عایدشان می­شود توجه می­کنند.نظریه
پردازان بسیاری معتقدند که انگیزش درونی و بیرونی در هم تنبیده و با هم در
تعامل­اند. براساس این دیدگاه می­توان از عوامل محیطی بیرونی به عنوان
برانگیزاننده انگیزه درونی استفاده کرد.شکل (2-3) نشان می­دهد که چگونه رویکردهای مختلف انگیزشی در تعامل با یکدیگر بر انگیزش دانش­آموز تاثیر می­گذارد (مور[11]، 2009).                                            شکل (2-3) تعاملات انگیزشی 2-2-7-3- باورهای انگیزشیمنظور
از باورهای انگیزشی دسته­ای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای
انجام دادن یا پرهیز کردن از یک عمل به آنها مراجعه می­کنند. این معیارهای
انگیزشی به دنبال تائید رفتار فرد به وسیله اشخاص مهم زندگی شکل می­گیرد.
البته معیارهای درونی ممکن است به صورت­های مختلف مانند همانندسازی،
الگوسازی، آموزش مستقیم، تجربه شخصی، تشویق و تنبیه و از این قبیل موارد
زیر نیز شکل بگیرند. (جعفری، 1388).معیارهای
شخصی به هر صورت که شکل بگیرند، زیر بنای برای خودانگیزی به شمار می­روند.
افراد همیشه به فعالیت­هایی علاقه نشان می­دهند که در آن فعالیت­ها احساس
خودکارآمدی می­کنند و از آن به خودرضامندی[12] نائل آیند.معیارهای
چالش انگیز درگیری نیرومندی را در تکلیف برمی­انگیزانند که برای ایجاد
قابلیت­هایی که علاقه را تقویت می­کنند، لازم است وقتی افرادی سطوح
ارزشمندی از عملکرد را هدف قرار می­دهند و بر آن سطح تسلط می­یابند، یک
احساس رضامندی را تجربه می­کنند، این رضایت­مندی از دست­یابی به اهداف نشات
گرفته و علاقه­ درونی را پایه­ریزی می­کنند(بندورا، 1989).عقاید
و باورهای انگیزشی پایدار نیستند و ممکن است در موقعیت­های مختلف تغییر
کند در ارتباط با درون سازی و برون­سازی یا به عبارت دیگر در ارتباط با
تغییر ادراکی باورها و عقاید چهار شرط وجود دارد.اولین شرط نارضایتی[13] از ادراکات و عقاید فعلی است. هر چه فرد از عقاید فعلی خود راضی­تر باشد کمتر احتمال دارد که یک تغییر عقیده، آزادانه داشته باشد.دومین
شرط این است که عقیده جدید روش و قابل فهم باشد. برای اینکه فرد یک عقیده
جدید را بهتر از عقیده فعلی تصور کرده و جایگزین آن نماید، باید آن را به
خوبی درک کند.سومین
شرط این است که عقیده جدید قابلیت کاربرد داشته باشد. گاهی ممکن است فرد
یاد گیرنده بتواند مفهوم و عقیده جاری را درک کند اما نحوه کاربرد را
نداند.شرط
چهارم، این است که عقیده جدید باید سودمند شناخته شود. یعنی باید قدرت
تبیین و یا حوزه­های جدیدی را برای تحقق و تفحص ارائه کند (پینتریج
وهمکاران، 1993).در
واقع باورهای انگیزشی دانش­آموزان در میزان یادگیری و استفاده از
راهبردهای شناختی و یادگیری خود نظم­دهی تاثیر بسیار دارد و از عوامل تعیین
کننده موفقیت تحصیلی به شمار می­آید(موسوی­نژاد، 1376).پینتریج
و دی­گروت (1990) چارچوب نظری برای انگیزش دانش­آموز را از یک مدل عمومی
انگیزشی به نام انتظار- ارزش استخراج کرده­اند. این مدل نشان می­دهد که سه
مولفه انگیزشی در حیطه تحصیلی وجود دارد که عبارت است از:الف) مولفه انتظار (خودکارآمدی): عقاید دانش­آموزان درباره توانایی انجام یک تکلیف.ب) مولفه ارزش (ارزش­گذاری درونی): عقاید و اهداف دانش­آموزان درباره اهمیت و جذابیت یک تکلیف.ج) مولفه عاطفه (اضطراب امتحان): واکنش­های هیجانی دانش­آموزان نسبت به یک تکلیف. مولفه
انتظار: با مفاهیمی همانند کفایت ادراک شده، خودکارآمدی، سبک­های اسنادی و
عقاید کنترل در ارتباط است. مولفه­ انتظار اساساً این عقیده دانش­آموزان
را در برمی­گیرد که آیا آن­ها قادرند تکلیفی را انجام دهند یا خیر و یا این
اعتقاد دانش­آموزان را در برمی­گیرد که آن­ها مسئول اعمال خویش هستند. از
این نظر مولفه انتظار در ارتباط با پاسخ دانش­آموز به این سوال است که «آیا
من می­توانم این تکلیف را انجام دهم؟» جنبه­های مختلف مولفه انتظار با
فراشناخت دانش­آموزان، استفاده از راهبردهای شناختی و مقدار تلاش­ آن­ها
مرتبط است.در
کل، تحقیقات نشان می­دهند دانش­آموزانی که معتقدند می­توانند در
فعالیت­های فراشناختی بیشتری درگیر شوند و از راهبردهای شناختی بیشتری
استفاده کنند بیشتر احتمال دارد که در یک تکلیف پابرجا باشند تا
دانش­آموزانی که اعتقاد دارند که نمی­توانند تکلیف خاصی را انجام دهند
(حسینی رامشه، 1379).مولفه
ارزش: در زمینه انگیزش، اهداف دانش­آموز برای تکلیف و عقاید او درباره
اهمیت و علاقه­مندی به تکلیف را دربرمی­گیرد. این مولفه انگیزشی اساساً با
استدلال­های دانش­آموز برای انجام تکلیف مربوط است. به عبارت دیگر این
مولفه انگیزشی به پاسخ­های انفرادی دانش­آموزان با این سوال که «چرا من این
تکلیف را انجام می­دهم؟» مربوط است.این
مولفه بیان­گر درجه اهمیت و جذابیت یک تکلیف برای دانش­آموزان می­باشد.
دانش­آموزانی که اهداف تبحری و چالش­انگیز انتخاب می­کنند و معتقدند که
تکلیف خاصی جالب و مهم است، در فعالیت­های فراشناختی بیشتری درگیر می­شوند،
از راهبردهای شناختی بیشتری استفاده می­کند کوشش کارآمدتری صرف خواهند
کرد(همان منبع).2-2-7-4- اجزاء باورهای انگیزشیبراساس
تحقیقات پینتریج و دی­گروت (1990) و حسینی رامشه (1379) شاخص­های
مولفه­های انگیزشی انتظار، ارزش و عاطفه، به ترتیب خودکارآمدی، ارزش­گذاری
درونی تکلیف و اضطراب امتحان هستند که هر یک در ذیل شرح داده می­شود.2-2-7-4-1-خودکارآمدی: خودکارآمدی به این باور که فرد می­تواند کاری را با موفقیت انجام دهد گفته می­شود (وولفلک، 2004).خودکارآمدی
بر رفتار فرد بسیار تاثیرگذار است. به عنوان مثال دانش­آموز دارای
خودکارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان، خودش را آماده نکند
زیرا فکر می­کند هر اندازه که زحمت بکشد فایده­ای نخواهد داشت (سانتروک[14]، 2004).در مقابل شخصی برخوردار از خودکارآمدی سطح بالا در انجام کارها امیدوارتر و موفق­تر است (سیف، 1388).برحسب
نظر بندورا (بندورا، 1986) خودکارآمدی عبارت است از ادراک خود و قضاوت در
مورد شیوه­ای که شخص به طور موثر در مواجهه با موقعیت­های خاص، اعمال لازم
را انجام دهد.بندورا
(بندورا، 1986) دیدگاهی از رفتار انسان را ارائه می­دهد مبنی بر این که
باورهایی که انسان­ها نسبت به خودشان دارند عناصر مهم کنترل رفتار و شخصیت
هستند. بنابراین، افراد هم به عنوان فرآورده­ها و هم به عنوان مولدهای محیط
و نظام اجتماعی خود پنداشته می­شوند.از
جمله باورهای مشخصی، باورهای خودکارآمدی است که بندورا (بندورا، 1986) آن
را این گونه تعریف می­کند: باورهای خودکارآمدی به صلاحیت فرد برای اجرا و
سازماندهی عمل برای رسیدن به انواع معین عملکردها اطلاق می­شود.فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 55فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی

دانلود مبانی نظری باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی,مبانی نظری باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی,باورهای انگیزشی,پیشرفت تحصیلی