مبانی نظری عملکرد بازار

مبانی نظری عملکرد بازار

مبانی-نظری-عملکرد-بازارمفهوم عملکرد بازارعملکرد بازار به معنای توانایی شرکت در جهت ارضا کردن و حفظ مشتریان از طریق ارایه محصولات و خدمات با کیفیت می باشد(سایمونز، ر.، ،1385،ص23).
این متغیر در این تحقیق بر اساس سازه های میزان حفظ و جذب مشتری و نیز
کیفیت محصول اندازه گیری می شود. بازارگرایی ـ برمبنای دیدگاه نارورو
اسلاتر (1990) بازارگرایی عبارتست از: فرهنگ سازمانی که به صورت بسیار کارا
و اثربخش رفتارهای فردی را به منظور خلق ارزش های افزونتر برای مشتریان
هدایت کرده و برای ارتقای عملکرد تجاری شرکت لازم و ضروری است  (1990 Narver, John c,slater StanleyF).
به بیان دیگر، بازار گرایی عبارت از ایجاد آگاهی درباره­ی بازار جهت پیش
بینی نیازهای جاری و آتی مشتریان، با هدف انتشار این بینش در تمام واحدهای
سازمانی و پاسخگویی گسترده به آن می باشد. این مفهوم بیشتر بر کسب اطلاعات،
انتشار و کاربرد آن و نیز رابطه اش با خدمت رسانی موثر در مورد نیازها و
خواسته های مصرف کنندگان تمرکز دارد (2008Taylor Charles R,)  بازار گرایی مشتمل بر سه مولفه مشتری محوری، رقیب محوری و هماهنگی بین وظیفه ای است (1990Narver John c,)نوآوری
ـ نوآوری به معنای ارایه تولیدات و خدمات نو حاصل از کاربرد خلاقیت ها در
زمینه های مختلف کاری شرکت است. همچنین نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید
خلاق در سازمان نیز می باشد(,p.252010Rhee Jaehoon,). این متغیر بر اساس مولفه های نوآوری تولید و نوآوری فرایند اندازه گیری می شود (,p.192008Jimenez-Jimenez Daniel,).
گرایش به یادگیری ـ گرایش به یادگیری به فرایند توسعه­ی علوم جدید و بینش
های ناشی شده از تجربیات مشترک مردم با سازمان و اثر رفتارهای بالقوه اشاره
دارد(Jimenez-Jimenez Daniel,2008,p.19 ).
گرایش به یادگیری به طور وسیع به عنوان توسعه­ی دانش یا بینش های جدیدی که
اثر بالقوه ای روی رفتارها از طریق ارزش ها و عقاید دارد، تعریف می شود.
همچنین گرایش به یادگیری با توسعه­ی دانش جدید در سازمان مرتبط می باشد(Rhee Jaehoon,2010,p.25) این متغیر بر اساس سازه های توان کسب و توزیع اطلاعات مربوط به مشتریان اندازه گیری می شود(Jimenez-Jimenez Daniel,2008,p.20)2-3) سیر تحول عملکرد بازاراز
آغاز دهه 1990 تا کنون عملکرد بازار یکی از مفاهیم محوری مطرح در ادبیات
بازاریابی بوده است ( کالی و یاورسکی، 1990،ص23؛ نارور و اسلیتر،
1990،ص18). عملکرد بازار کانون توجه تشکیلات بازاریابی آن دسته از شرکت هاس
که مسئولیت آنها چندگانه بوده و برآورده ساختن نیازهای مشتریان به عنوان
اولویتی برتر برای کل سازمان به حساب می آید (نارور و استیلر، 1990،ص14).
بر اساس اندیشه های نارور و استیلر (1990) عملکرد بازار از سه بعد گرایش
مشتری، گرایش رقیب و همکاری بین کارکردی و دو شاخص تصمیم یعنی توجه بلند
مدت و سودآوری تشکیل شده است. گرایش مشتری و گرایش رقیب شامل کلیه ی فعالیت
های اکتساب اطلاعات راجع به خریداران و رقبا در بازار هدف و انتشار آن در
تمام کسب و کار ها است. مولفه ی سوم این ساخته به یکپارچگی کلیه یافراد
درون شرکت جهت برآورده ساختن نیازهای مشتریان اشاره دارد. علیرغم کوچکی و
تازگی مسئولیت ها و تعهدات در شرکت های کوچک و متوسط باید گفت که این دسته
از شرکت ها اغلب بسیار بازارگرا بوده و به جهت رقابت کارا با شرکت های
بزرگتر، می توانند به راحتی ما را درک هر چه بهتر عملکرد بازار در محیط های
کوچک و متوسط یاری رسانند (راجو و دیگران، 2010) و همین موضوع مطالعه
پیرامون آنها را ارزشمند می سازد. 2-4) رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد بازارتئوریسین
های سازمانی بر این عقیده اند که سرمایه اجتماعی در شرکت ها یک ابزار
حیاتی برای ارتقای عملکرد است. در سال های اخیر دانشمندان مدیریت به ارائه
یک دیدگاه اجتماعی از شرکت ها پرداخته اند که به جای مبتنی بودن بر اثربخشی
و فرصت گرایی بیشتر بر اساس ایجاد و انتقال دانش می باشد. بر این اساس
مزیت سازمانی می تواند از قابلیت های مجزا برای تولید و ارتباط ایده ها و
اطلاعات در یک سازمان منتج شود. یک دارایی حیاتی و مهم از به حداکثر رساندن
مزیت سازمانی همان سرمایه اجتماعی سازمانی می باشد که در بافت روابط
اجتماعی ذاتی بوده و و می توان آنرا برای تسهیل فعالیت بسیج کرد. سرمایه
اجتماعی که بواسطه روابط مولد یا تاثیر مثبت مشخص شده است ساختاری است که
به طور طبیعی در بافت عملکرد گروه قرار گرفته است.سرمایه
اجتماعی به واسطه شبکه های ارتباطی که اطلاعات ضروری، اعتماد، پشتیبانی و
دیدگاه مشترک را فراهم می کنند، مشخص می شود. این منابع در روابط اعضای
گروه قرار دارد و در افزایش فرآیندهای گروهی که به طور کلی عملکرد گروهی را
افزایش می دهند، مورد استفاده قرار می گیرد.2-5) مدیریت ارتباط با مشتریکليد رشد کسب و کار، در ارتباط موفق آن با مشتري نهفته است. اين کار، شامل شناخت و رديابي نيازها، رفتارها و چرخه زندگي مشتري بوده و مستلزم استفاده از اين اطلاعات به منظور ايجاد ارزش براي مشتري است. مهم ترين روند هايي که موجب ارتباط ارزش آفرين با مشتري مي شوند. عبارتند از: سرعت ارائه خدمات، خوش خدمتي، يکپارچه سازي، سهولت استفاده و رضايت مشتري. مديريت ارتباط با مشتري، استراتژي کسب و کار براي باارزش ترين رفتار با مشتري است.مديريت ارتباط با مشتري، نوعي استراتژي تجاري مشتري محور است که با ارزشمند ترين دارايي کسب و کار يا در واقع مشتريان آن سروکار دارد، به تمامي فرايندهاي تجاري مربوط به مشتري رسيدگي مي کند، براي شرکت و مشتري ايجاد ارزش مي کند و براي ايجاد اين ارزش و به اجرا درآوردن استراتژي هاي تجاري مربوط به مشتري، از تکنولوژي هايي با پتانسيل بالا بهره مي گيرد. سيستم هاي ارتباط با مشتري بر اين موضوع تمرکز مي کنند که چگونه اطلاعات مشتريان را به صورت اثربخش به دانش هوشمند کسب و کار تبديل کنند، به طوري که بتوانند عمليات بازاريابي، فروش و خدمات را براي مديريت کاراي مشتريان بهتر از رقبا انجام دهند. از اين رو، سازمان هايي موفق خواهند بود که با کسب رضايت مشتريان و حفظ وفاداري آنان، ميزان سود خود را بالا ببرند. فلسفه عملياتي سازمان به جاي اينکه توليد و عرضه يک محصول باشد و سپس درصدد يافتن يک بازار برآيد، اين است که نخست درصدد شناسايي نيازهاي مشتريان برآيد و آنگاه محصول يا خدمتي را عرضه کند که تأمين کننده نيازها باشد. امروزه، اطلاعات لازم در مورد توليدات مختلف، بخوبي در اختيار مصرف کنندگان قرار مي گيرد و آن ها به طوري بي سابقه در بازار از حق انتخاب برخوردارند. شايد مهم ترين دليل اين موضوع، تنوع محصولات و رقابت توليد کنندگان براي ارائه خدمات بهتر به مشتري باشد. مشتري مداري، اساس فرهنگي و فلسفه وجودي اين استراتژي است که به طوري مؤثري از فرايندهاي بازاريابي، فروش و ارائه خدمات بعد از فروش پشتيباني مي کند (,p.262001Lesser, E.L. & Storck, J.)فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 36فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل

دانلود فایل

دانلود فایل مبانی نظری عملکرد بازار

دانلود مبانی نظری عملکرد بازار,مبانی نظری عملکرد بازار,دانلود مبانی نظری ,عملکرد بازار