نقـش زنـــان در جــامعه

نقـش زنـــان در جــامعه

نقـش-زنـــان-در-جــامعهنقـش زنـــان در جــامعه از زمانيكه بشر پا به
عرصه وجود گذاشت و براي ادامه زندگاني خود، به حكم ضرورت به مبارزه با طبيعت
برخاست، زن و مرد در كنار يكديگر گام برداشته اند. با اين حال با تشكيل اجتماعات
انساني، تقسيم عادلانه بين نقش ها و در اداره جامعه ازميان رفت و در نتيجه قدرت
نابرابر شكل گرفت . اگر قدرت با هريك از جنسها همراه باشد ميتواند در شكل دهي به
ساختارهاي متفاوت جامعه بسيار مهم باشد. في المثل ساخت يك جامعه زن سالار متفاوت
از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظايف و مشاغل مختلف داشته اند
با اين حال همكار و مكمل هم بوده اند و هيچ چيز از پيش، مبين برتري يكي بر ديگري
نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازني كه بين آنها پديد آمده ،
استحكام يافته بود.فهرست  مطالب                        عنـوان                                                                               
صفـحهمقدمه    3نقش زن در زندگی مشترک   4بیکاری و اشتغال زنان          6سهم زنان دیپلمه در
اشتغال 8نرخ بیکاری بالاتر است         9تعداد زنان جویای کار
بیشتر از زنان بیکار            9ماندگاری زنان در بیکاری
و اشتغال      10کار زنان در کافی شاپ،
 ممنوع!         10مشاغل انتخابی زنان          11دسترسی کمتر زنان به
سرمایه         13پایین بودن نرخ مشارکت
زنان             16دوره میانسالی و نقش
روابط اجتماعی و محیط های شغلی           18دوره های تولید مثل            19نقش عوامل نژادی، اجتماعی
و فرهنگی           19زنان در عرصه مدیریت          20کنکاشی در عوامل خودکشی
زنان      24کمبود اعتماد به نفس و
افسردگی      27منابع      29 مقدمه  در دوره زن سالاري،
زن قدرت بسيار مي يابد ، چرا كه كار زن، كشاورزي است و مشغله مرد دامداري است.
اساساً اساس برتري زن بر مرد و يا بالعكس را همين عامل مهم ، تعيين مي كند. اگر
عامل اقتصادي و تكنيكي در دست هر يك از جنس ها باشد، آن يك قدرت را به يدك مي كشد
و سپس ارزش ها و هنجارها نيز به سراغ قبول ذهنيتها از اين برتري خواهد آمد. همانطوري
كه در دوره زن سالاري زن به اقتضاي كار و فعاليتش ، يعني كشاورزي ، مادر و سرور
طبيعت دانسته مي شود، در دوره پدرسالاري با در اختيار گرفتن فعاليتهاي اقتصادي
توسط مردان ، اهميت يافتن نرينگي رشد پيدا كرد و در پي آن عقايد و فرهنگها نيز در
پي توجيه مردسالاري برآمده اند. نقش زن در زندگي مشتركخانواده يك سازمان كوچك و
بسيار دقيق و حساس است كه به حضور كامل زن و مرد به عنوان دو فرد كامل كه داراي
رشد فكري و شخصيتي باشند نيازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگي مشترك ، پنهان
شدن يكي در ذيل عنوان و مشخصات و اهداف ديگري نيست. آنچه كه لازمه يك زندگي
زناشويي موفق است احترام متقابل و تساوي حقوق زندگي بين زن و مرد است. حال اگر زني
بخواهد در هر مورد شانه از زير بار مسئوليت ها خالي كند هر گونه امكان رشد و پرورش
فكري را از خود سلب كرده است. گروهي ديگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستايش
قرار مي دهند. آنچه كه لازم است در اينجا يادآور شويم اين است كه ستايش كردن مردي
براي محاسن اخلاقي وي ، هم منطقي است و هم زيبا. اما اگر بخواهيم مردان را مورد
ستايش قرار دهيم فقط به اين دليل كه آنها موجوداتي از نوع مخالف ما هستند نه تنها
منطقي و پسنديده نيست بلكه كاري بس احمقانه مي باشد. اينگونه رفتارها يك وابستگي
مداوم و سلطه كامل را براي ما مي آفريند و سبب مي شود همانند يك كودك در انتظار
شنيدن يك كلمه ستايش آميز او بمانيم كه شايد او هرگز به زبان هم نياورد. اگر زني
بدون علت و بي هيچ شناخت شخصيتي زبان به ستايش يك مرد گشود ديگر نمي تواند از حقوق
مساوي و آزادي و سازندگي شخصيتي براي خودش دم بزند.

دانلود فایل

دانلود فایل نقـش زنـــان در جــامعه

نقـش زنـــان در جــامعه ,زنـــان در جــامعه,نقـش زنـــان ,جامعه زن سالار,اشتغال زنان ,زنان بیکار,خودکشی زنان ,تحقيق,پايان نامه ,پروژه ,دانلود پژوهش,دانلود تحقيق ,دانلود جزوه,دانلود مقاله ,دانلود پايان نامه,دانلود پروژه