کتاب رمان شرط مي بندم

کتاب رمان شرط مي بندم

کتاب-رمان-شرط-مي-بندم توضیحات محصول :فروشگاه دانشجویی بهار
فروشگاهی است که شما می توانید محصولات مجازی مورد نیاز خود را تهیه کنید. قسمتی از رمانشرط می بندم…و حرف آخر اینکه من قول میدم و پای زندگیم شرط می بندم!سینا و علی با تعجب به من نگاه کردند، انگار حرفهامو باور
نداشتن. سینا با اعتراض گفت: ببین متین شرطی میذاری که خیلی سنگینته… حالا بیا روی
یه چیز دیگه شرط ببند. من پیشنهاد میکنم رو جیبت شرط ببندی. اینجوری ما هم بیشتر
راضی هستیم و زدند زیر خنده…پس منو مسخره میکردند
-ا? ا? ا? بی انصافی نکن سینا…چه کار به جیبش داریم بچه رو،
گناه داره همین که عاشق بشه و با اشک و زاری دنبال دختره بدوه ما بهش بخندیم کلیه…محمد بعد از گفتن این حرف به بقیه چشمکی زد و همه با هم
خندیدیم اما خنده اونا منو مصمم تر می کرد که حتما بهشون ثابت کنم….بحث ما سر عشق و عاشقی بود. گاهی با بچه ها می نشستیم جلوی
مغازه بابای سینا که یه سوپرمارکت بزرگ بود و چند تا هم فروشنده داشت پاتوق ما از
پنج سال پیش اونجا بود.سینا و علی و محمد از بهترین دوستام بودن . حاضر بودم
زندگیمو براشون بدم…همیشه هم با هاشون کل کل میکردم تا سعی کنن حرفهامو از دریچه
دید و ذهن من ببینن…که دنیا رو جوری ببینن که من می بینم که کاش این کارو نمی کردم…– هی متین به چی فکر میکنی؟اگه پشیمون شدی بگو چیز خوردم
غلط کردم بره پی کارش ما هم خودمونو میزنیم به خریت که مثلا نشنیدیم.با این حرف
سینا جری تر شدم، چشمامو تنگ کردم و گفتم:
– من که سر حرف خودم هستم، عشق احمقانه ترین چیزیه که
امروزه آدم بخواد وقتشو پاش بذاره. من خودم از صبح تا شب بیکارم همش با مامان و
بابام و خواهر و برادرای قد و نیم قد در گیرم و دعوا دارم به خاطر بیکاریم که همه
رو ذله کرده اما با  همو وقتی رو که به بطالت میگذره حاضر نیستم پای عشق و
عاشقی مسخره بذارم…آدم دست رو هر کسی بذاره چندتا تجربه شکست داشته با این حساب
باید بشینه و دل شکسته ترمیم کنه که به دل خودش قالبش کنه اونوقته که حتی خودشم
نمیفهمه چه گندی به دلش زده و اصلا حساب کار دل از دستش در میره… من بهتون قول
دادم و پای قولم هستم که حتی اگه پای عشق و عاشقی هم برم بازم عاشق نمیشم. شماها
بیچاره این که فکر میکنین امروزه چیزی به اسم عشق واقعی وجود خارجی داره، اینقدر
در حق این کلمه مقدس ظلم شده که معنی امروزه اش شده “هوس” . اونم یه هوس زودگذر که
شده دلیل افسردگی خیلی از کسایی که به جای اینکه وقت عشق و عاشقی شون باشه وقت
خاله بازیشونه.به جای شادی و خنده همه نشستن پای رمانهای عاشقانه ای که واسه بچه
محصل ها داره کم کم جای کتابهای درسی رو هم میگیره… رمان رو هم بگردی پر از عاشق و
معشوقهایی شده که زندگیشون رو واسه هم میدن و زندگی رو فقط تو گفتن دوست دارم
خلاصه کردن که مثلا همه چی با گفتن این جمله حل میشه…یه زندگی رویایی که آرزوی هر
خواننده ایه…این یعنی چی؟ یعنی فاجعه زندگی ما… ما جونها زندگیمونو باختیم.. رویا
هامونو تو رمانها می بینیم، چیزهایی که واسه ما اصل شده هموناییه که تو رمانها
نوشتن..واسه همین تحت تاثیر دانلود کتاب رمان شرط
مي بندم

دانلود فایل

دانلود فایل کتاب رمان شرط مي بندم

دانلود رمان, دانلود رمان ايراني, دانلود رمان شرط میبندم, دانلود رمان عاشقانه, رمان ايراني, رمان ايراني جديد, رمان جديد, رمان شرط میبندم, رمان عاشقان,فروشگاه دانشجویی بهار, فروشگاه دانشجویی , فروشگاه بهار , کسب درآمد اینترنتی , کسب درآمد از اینترنت ,ه,,,