پایان نامه رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژی

پایان نامه رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژی

پایان-نامه-رشته-حقوق-با-موضوع-بررسی-استراتژیپایان نامه  رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژینوع فایل: wordقابل ویرایش 120 صفحهچکیده: از
مطالعات تاريخي ميتوان دريافت كه استراتژي هاي سياسي و نظامي از دوران پيش
از تاريخ نيز وجود داشته اند . با پيچيده تر شدن و بزرگتر شدن و نيز متمدن
تر شدن جوامع ، تعارضات واميران ، سياستمداران و فرماندهان روز به روز شدت
گرفت كه به مطالعه مفاهيم استراتژيك نياز پيدا شد نا آنكه مجموعه اي از
عوامل به هم پيوسته كه چكيده اي از آن را در سخنان بزرگاني چون سانتسو ،
ماكياولي ، ناپلئون و …. مي بينيمهمچنين بنيادي ترين اصول استراتژي
( نظامي و سياسي ) در دوران پيش از مسيحيت در جوامع مهم آن روز ازقبيل
ايران ، يونان و روم نيز وجود داشت و سازمانهاي امروزي در اولين مرحله اين
اصول را با محيط و موقعيت خاص خود منطبق كرده اند .مفاهيم نظامي در
گذشته هنوز هم بر انديشه استراتژيك در دوران جديد سايه افكنده است ازجمله
آنكه شارن هودست ، نياز به تحليل نيروها و ساختارهاي اجتماعي را بعنوان
مبناي درك شيوه هاي فرماندهي اثربخش و مدرك مورد استفاده قرار ميدهد . فردريك
كبير اين نكته را در قلمرو فرماندهي خود به اثبات رسانيده است . وي با
تكيه بر اينگونه تحليلها ، آموزش و انظباط و اقدام سريع را بعنوان مفاهيم
اساسي براي يك فرهنگ منسجم آلماني كه پيوسته بايد براي جنگ در جبهه آماده
باشند بكار گرفت .فون بولو نيز چيرگي نقش استراتژيك موضع گيري جغرافيايي و نظامهاي پشتيباني تداركاتي را در استراتژي مورد تاكيد قراردهدصدها
مورد از موارد بالا گوياي آن است كه تمامي اين متفكران و مديران عصر جديد
اصول كلاسيك استراتژي را به دوران يونان باستان بكار گرفته ميشد مورد
استفاده قرار داده اند .پس ميتوان از تجزيه و تحليل استراتژي هاي نظامي
-سياسي در دوران گذشته و بخصوص دوران باستان به نكات قابل توجهي دست
پيدا كرد كه براي طرح راهبرد هاي امروزي موثر و مفيد واقع شود .مقدمه: بسم الله الرحمن الرحيمالحمد لله رب العالمين، و الصلاة و السلام على خير خلقه محمد و آله الطاهرين، و لعنة الله على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين. ان
الله تبارك و تعالى لم يدع شيئاً تحتاج اليه الاُمّة الى يوم القيام الا
أنزله فى كتابه و بيّنه لرسوله(صلى الله عليه وآله) و جعل لكل شىء حدّاً و
جعل عليه دليلا يدلّ عليه و جعل على من تعدّى الحدّ حدّاً. خداى تبارك و
تعالى هيچ يك از نيازهاى امت تا روز قيامت را نبوده است كه در كتابش نازل و
براى پيامبرش هم بيان نكرده باشد. خداوند براى هر چيزى حد و اندازه اى
قرار داد و بر آن نشانه و راهنمايى گذاشت كه بر آن راهنمايى كند و بر هر
كسى نيز كه از آن حد بگذرد، حدّى قرار داد.حضرت امام محمد باقر(عليه السلام)مجموعه
اى كه پيش روست هر چند كتاب فتوايى است كه با هدف بيان احكام شرعى فراهم
آمده، اما ويژگى موضوع، وزانت علمى و شيوه پاسخگويى، آن را از سطح يك كتاب
عمومى، به يك اثر فقهى فتوايى درآورده، تا راهگشاى صاحب نظران، كارشناسان،
دست اندكاران قضا و حقوق، بويژه قضات عالى قدر باشد. از اين رو و به فراخور
خوانندگان فرهيخته، چند نكته به عنوان پيشگفتار ارائه مى شود:يكم: اجتهاد، حيات اسلاماسلام
كه اساس و چارچوب آن را كتاب و سنت و درك درست عقل تشكيل مى دهد، همان
گونه كه در حديث ياد شده آمده، در عرض، تمام نيازهاى معرفتى، عملى و اخلاقى
آدمى در زندگى فردى و سلوك اجتماعى، و در طول، تا واپسين روز زندگى انسان
در اين حيات را در بر مى گيرد و پاسخگوى نيازهاى وى است و اين يكى از
باورهاى ترديدناپذير اسلامى است كه در آموزه هاى دينى بر آن تأكيد شده و
عقل نيز كه زيربناى پذيرش دين و شريعت است بر اين حقيقت گواهى مى دهد. فقه
به معناى خاص آن، به عنوان يكى از سه بخش اصلى دينْ عهده دار تبيين تكاليف و
رفتار آدمى در زندگى فردى و اجتماعى و ترسيم مناسبات فرد و جامعه است كه
در بخش خود يعنى حوزه «عمل» همان ويژگى را دارد. از اين رو، عهده دار همه
نيازهاى انسان در تمام دوران مى باشد و به تعبير حضرت امام خمينى (سلام
الله عليه)،: «فقه، تئورى اداره انسان از گهواره تا گور است». اجتهاد شيعى
كه از يك سو برخاسته از سخن پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله): «انى تارك
فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى» و از سوى ديگر بر بالهايى از جنس «العلماء
ورثة الانبياء» و «الفقهاء امناء الرسل» و «الفقهاء حصون الاسلام» مسير
طولانى خويش را به زيبايى و استوارى تمام و با چهره اى تابناك پيموده، اينك
بزرگترين سرمايه علمى معنوى را پيش روى ما به ويژه در دستان با كفايت
فقهاى عظام قرار داده است. به گونه اى كه به تعبير امام خمينى (سلام الله
عليه): اسلام اگر خداى نخواسته همه چيز از دستش برود ولى فقهش به طريقه
موروث از فقهاى بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهد داد، ولى اگر همه چيز
به دستش آيد و خداى نخواسته فقهش به همان طريقه سلف صالح از دستش برود، راه
حق را نتواند ادامه داد و به تباهى خواهد كشيد». خاستگاه تفقه شيعى،
كتاب و سنت و عقل از يك سو، و انفتاح باب اجتهاد در چارچوب موازين فقاهت و
روش فقهاى سلف، دو ويژگى «سنتى» و «پويايى» آن را به دست مى دهد و اين چنين
است كه فقه همواره زنده است و مى تواند با حفظ اصالت و موازين و مبانى خود
در منبع و در روش، پاسخگوى نيازهاى حال و آينده باشد.دوم: اجتهاد جواهرىاگر
فقيه برجسته و وارسته اى چون حضرت امام خمينى (سلام الله عليه)، از يك سو
بر اجتهاد جواهرى تأكيد مى فرمايد و از سوى ديگر پويايى اجتهاد را يادآور
مى شود، درست از همين نقطه است كه فقاهت جواهرى در ذات خود پويايى و حيات
را داراست و اجتهاد جواهرى يك مثال گويا و نمونه برتر در اجتهاد شيعى است، و
نه منحصر در آن فقيه فرزانه; چرا كه همين ويژگى را پيش از وى در فقاهت و
اجتهاد شيخ مفيد و شيخ الطائفه و سيد مرتضى گرفته تا ابن ادريس و محقق حلى و
علامه حلى و شهيد اول و شهيد ثانى و محقق ثانى و تا فقيه والامقامى چون
محقق اردبيلى و محقق سبزوارى و نراقى اول و دوم و فاضل هندى ـ كه مأخذ عمده
اى براى صاحب جواهر به شمار مى رود ـ و كاشف الغطاء و محقق قمى و دهها
فقيه نامى ديگر و پس از وى در فقاهت پرآوازه شيخ اعظم انصارى و محقق يزدى و
ميرزاى نائينى و محقق خراسانى و محقق بروجردى و حضرت امام خمينى (قدس الله
اسرارهم) و دهها فقيه فرزانه در دوره متأخر و معاصر وجود دارد و هنر و
ارزش فقاهت فقهايى چون فقيه روشن بين، حضرت آية الله العظمى حاج شيخ يوسف
صانعى (دام ظله) نيز همين است كه در چارچوب موازين اجتهاد شيعى و فقاهت
جواهرى و با بهره جستن فقيهانه از همين خصلت ذاتى توانسته اند از يك سو،
تحليلهاى اجتهادى و آراى فقهى متفاوت و گاه راهگشايى در سطح استدلالهاى
فقهى و در مقام افتاء ارائه كنند بدون آنكه از ارزش تلاش فقهى و حرمت
جايگاه ديگر فقيهان كاسته شود، و از سوى ديگر، مسائل تازه و پرسشهاى نو
پيداى بسيارى را كه عصر جديد و تحوّلات علمى اجتماعى كنونى پيش روى بشر
گذاشته پاسخ بگويند و براى مشكلات موجود و واقعيت هاى جارى زندگى مردم و
جوامع چاره انديشى كنند.اين مهم همواره خواسته و آرزوى استادان و
فقيهان متقدم بوده است كه فقهاى ديگر و نسلهاى فقهى كه در پى هم مى آيند،
فقه را هر چه بيشتر در عرض و عمق گسترش دهند و بر تحقيقات بيفزايند، والاّ
پديد آمدن هزاران اثر ارزشمند فقهى كه اينك سرمايه بزرگ جهان اسلام به ويژه
حوزه ها و جوامع شيعى است، صورت واقع نداشت. درست از همين نقطه است كه
فقيه نام آورى چون حضرت امام خمينى (سلام الله عليه) به علما و مدرّسان
تأكيد مى كنند: «كوشش نمايند كه هر روز بر دقت ها و بحث و نظرها و ابتكار و
تحقيق ها افزوده شود و فقه سنتى كه ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست
شدن اركان تحقيق و تدقيق است محفوظ بماند و تحقيقات بر تحقيقات اضافه
گردد». و اساساً فلسفه لزوم تقليد از مجتهد زنده و نيز فتح باب اجتهاد را
بايد از جمله در همين نكته جست كه هم تضمينى براى حيات و توسعه و پويايى
فقه باشد وهم امكان پاسخگويى به نيازهاى روز و رابطه زنده، مستقيم و ملموس
فقيه با مسائل و نيازهاى جامعه وجود داشته باشد و به تعبير فقيه شهيد آية
الله مرتضى مطهرى:«اساساً رمز اجتهاد در تطبيق دستورات كلى با مسائل جديد و
حوادث متغير است. مجتهد واقعى آن است كه اين امر را به دست آورده باشد و
توجه داشته باشد كه موضوعات چگونه تغيير مى كند، و بالتبع حكم آنها عوض مى
شود، والاّ تنها در مسائل كهنه و فكر شده فكر كردن و حداكثر يك «على
الاقوى» را تبديل به «على الاحوط» كردن و يا يك «على الاحوط» را تبديل به
«على الاقوى» كردن هنرى نيست و اين همه جار و جنجال لازم ندارد». اگر
حضرت آية الله صانعى در ميان فقهاى گذشته، عنايت ويژه و اهتمام بسيار زيادى
به روش اجتهادى محقق اردبيلى، صاحب كتاب بسيار ارزشمند و مبسوط «مجمع
الفائدة و البرهان» دارند و اين پرسش را بارها مطرح كرده اند كه چرا اين
اثر ارزشمند فقهى جايگاهى در سطح شايسته خود در محافل فقهى و حوزوى باز
نكرده است، و اينك چند سال است كه نگارش تعليقه اى استدلالى بر اين كتاب و
چاپ دوباره آن را يكى از محورهاى تلاش خود قرار داده اند، ناشى از همين
نگاه به اجتهاد و نوآورى و حريّت در رأى است كه در فقاهت آن فقيه مقدس و
نام آور وجود داشته است.سوم: بالندگى فقهاين همه تأكيد بدان خاطر
است كه ارزش واقعى اجتهاد و مجاهدت هاى فقهى را بايد در جاهايى جست كه
فقيه، در چارچوب اجتهاد جواهرى كه يك نمونه برتر از اجتهاد شيعى به شمار مى
رود با بهره گيرى عالمانه از همان خصلت ذاتى اجتهاد، توانسته باشد دستاورد
فقهى متفاوتى ارائه كند و يا براى مسائل و پرسش هاى نو پيدا پاسخ شرعى و
راهكار فقهى قابل دفاعى به دست دهد. چنين فقهايى را بايد ستود و دستاوردهاى
آنها را ارج بيشتر نهاد، والاّ راههاى رفته و مسيرهاى هموار، معلوم است كه
در مقايسه با مسيرهاى تازه و دشوار زحمت چندانى نخواهد داشت. و از همين
نقطه است كه توليد علم و گسترش تحقيقات معنا پيدا مى كند، والاّ تكرار
مكررات است كه البته ارزشمند است ولى ارزشى به پايه توليد و تحقيق نخواهد
داشت.طبعاً و از اين منظر، آن دسته از فقيهانى كه بيش از ديگران فقاهت و
تواناهايى هاى اجتهادى خويش را در اين سطح و در چنين عرصه هايى بروز مى
دهند و با پشتوانه دهها سال تحصيل و تدريس و تحقيق و ژرف انديشى و جامع
نگرى و شناخت درست و كافى از موضوعات، دستاوردهاى فتوايى خويش را در سطح
حوزه و جامعه عرضه مى كنند، بايد در جايگاهى برتر و تلاش اجتهادى آنها از
ارزش فزون ترى برخوردار باشد، حتى اگر برخى يا هيچ يكى از استنتاج هاى فقهى
آنها مورد پذيرش فرد و يا گروه قرار نگيرد و به بوته نقد عالمانه سپرده
شود. اين تأكيد براى فرزانگان حوزوى و آشنايان به روش و منش فقهاى برجسته و
وارسته، سخن تازه اى نيست و همگان مى دانند كه روش حوزه ها و سولك فقهاى
ما بر همين اصل شكل گرفته و همواره به نظرات ديگران از جمله به آراى تازه،
به ديده احترام و اهتمام نگريسته شده و اگر گاه در گوشه و كنار، برخى به هر
دليل شرح صدر لازم را نشان نداده و به خرده گيرى غير عالمانه پرداخته و
روش متين و اصلى را ناديده گرفته و يا از ياد برده اند، اما اين موارد هيچ
گاه و در دراز مدت نتوانسته رويه تازه اى را در مواجهه با نظرات ديگران و
آراى جديد به وجود آورد و به هر حال، اگر برخى از مبتديان و متوسطان در
فقه، فتاوا و ديدگاه هاى تازه را بر نتافته اند اما اين نظرات نوعاً
توانسته در طول زمان، جايگاه خويش را ميان آراى موجود پيدا كند و لااقل در
رديف ديگر گفته ها و فتاوا مطرح و ارزيابى گردد.چهارم: منطق و متانت اجتهاد شيعىامروزه
اگر عمل شيعه در جهان داراى منطق برتر و عمل ستوده تر است و در برابر
تحدّيات فكرى، علمى، حقوقى و اخلاقى، الگوهاى برتر و نمونه هاى قابل درك و
دفاعى را پيش روى جهانيان مى گذارد، خاستگاه آن اين است كه بر اساس قرآن و
عترت و بر پايه اجتهاد درست سخن مى گويد و منطق ثقلين اگر براى جوامع بشرى
كه از طبع اوليه و هدايت عقلانى خويش فاصله نگرفته اند درست تبيين و ارائه
گردد قابل درك و پذيرش است، و بر اساس همين عقلانيت و تفقه جامع نگر است كه
عالمان و فقيهان ما مى توانند در چارچوب مفاهيمى مشترك، ميان بشر امروز
سخن بگويند; مفاهيمى كه همه جوامع بشرى و وجدان هاى انسانى بر آن آگاهى و
اذعان دارند و بر آن تفاهم كرده اند از اين رو و با اين توجه مايه شگفتى
نخواهد بود كه در يك اثر كاملا فقهى و يك متن حوزوى در قالب استفتاء و
افتاء كه پيش روى داريد، مفاهيمى جهانى ـ انسانى چون حقوق انسان، عدالت،
نفى تبعيض، كرامت و حرمت انسان، امنيت فردى و اجتماعى و جهانى، آزادى، وفاى
به پيمان، حقوق زن، مساوات در برابر قانون، حقوق معنوى و امثال آن كه
مفاهيمى شناخته شده در جهان اند و همه ريشه در قرآن و سنت دارند به عنوان
بخشى از مبانى فقهى، نظرات و احكام مشاهده شود و مورد استدلال و اهتمام
قرار گيرد.اجتهاد شيعى با همين منطق و مبانى است كه در عرصه عمل حتى در
سطح جهانى، آنجا كه مسائل عام جهانى و مرتبط به امنيت و صلح و مبارزه با
بى عدالتى و حقوق ملت ها و حرمت بى گناهان مطرح است، به زيبايى و استوارى
تمام ميان منطق جهادى و عدالت خواهانه خويش و سلوك انسانى و امنيت اجتماعى و
خشونت زدايى چارچوب و رابطه اى درست و قابل دفاع برقرار مى كند و ظلم و
جنايت نسبت به حقوق انسان ها را در هر سطحى كه باشد مردود مى شمارد; چه از
سوى قدرتها و دولت هاى شناخته شده و چه از سوى گروههاى خشونت محور و
طرفداران و عاملان ترور. اجتهاد شيعى با منطق انفتاح باب علم، هم زمينه
گسترش علوم اسلامى و معارف دينى را فراهم ساخته و هم ظرفيت پذيرش ديدگاه ها
و شرح صدر علمى جامعه به ويژه نخبگان و فرهيختگان را بالا برده و مشروعيت
بخشيده است، و هم در مقام التزام هاى قلبى و معرفتى و هم در عرصه عمل، به
ويژه در اعمال فردى. البته روشن است مديريت جامعه و كشوردارى نيازمند وحدت
رويه و ضوابط و چارچوب هاى هماهنگ و فراگير است و آنچه عهده دار اين مهم
است «قانون» مى باشد كه بايد بر جامعه حاكم باشد و طبعاً اين امر حياتى نمى
تواند محدود به برداشت علمى اين فرد يا آن فرد خاص باشد.پنجم: فقه در عرصه مناسبات اجتماعىآنچه
بيش از همه، مناسبات اجتماعى و روابط ميان بشر و حوزه تصرفات آدميان را
شكل مى دهد و حوزه تصرفات انسان را ترسيم مى كند حقوق فردى و اجتماعى، حقوق
جزايى و مقررات و چارچوب هاى قضايى است، كه در واقع ضامن اجراى درست قانون
است. فقه اسلامى نيز كه عهده دار بيان احكام و مقررات شرع مقدس مى باشد
بيشتر بخش ها و مسائل آن مربوط به همين قسمت است. بر اساس يك تعبير رايج كه
احكام فقهى به دو بخش عبادات و معاملات تقسيم مى شود، عبادات حداكثر به ده
كتاب فقهى محدود مى گردد، در حالى كه بخش معاملات نزديك به چهل كتاب فقهى
را شامل مى شود. محقق حلى نيز در كتاب بسيار ارزشمند و محورى خود «شرايع
الاسلام» در يك تقسيم ثنائى و منطقى، فقه را به چهار بخش عبادات، عقود،
ايقاعات و احكام تقسيم مى كند و با همين تقسيم بندى، اجمالا نشان مى دهد كه
حدود سه چهارم فقه را مباحث و مسائل و احكامى تشكيل مى دهد كه امروز زير
عنوان ‘حقوق’ با شاخه هاى مختلف آن، قرار مى گيرد.به تعبير ديگر، دنيا
مزرعه آخرت است و هدف نهايى بعثت پيامبران الهى نيز هدايت انسان به سعادت
جاودانه است، و شكل دهى رابطه انسان با خداى متعال، با خود، با طبيعت و با
جامعه، دستور كار آنان بوده است، ولى معلوم است كه هر دنيايى نمى تواند
كشتگاه آخرت باشد. هر جامعه اى اگر بر اساس مناسبات الهى ـ انسانى از جمله
نظام حقوقى درستى كه پيامبران(عليهم السلام) و در رأس آنان و خاتم آنان
پيامبر بزرگوار اسلام(صلى الله عليه وآله)منادى آن بوده اند تنظيم نشود و
آدميان به اين نظرات و چارچوب هاى حقوقى تن ندهند، انتظار اينكه آن جامعه
(دنيا) خاستگاه و بستر مناسبى براى تأمين سعادت جاودانه (آخرت) باشد،
انتظارى دور از واقع است. يك جامعه حتى اگر به سعادت محدود و منقطع زندگى
مادى و دنيايى خويش نيز اهتمام داشته باشد و آن را مقدمه خوشبختى جاودانه
خويش نشمارد يا آن را كم رنگ سازد، اما ترديدى نيست در دستيابى به همان
صلاح و سعادت محدود نيز، نيازمند همين مقررات و چارچوب ها مى باشد و درست
از همين نقطه است كه هر جامعه اى حتى اگر به رفتار فردى و سلوك شخصى و
زندگى خصوصى افراد نظرى نداشته باشد، اما مناسبات عمومى و روابط اجتماعى را
كه بر اساس مصالح عمومى شكل گرفته، براى همه افراد جارى و حاكم مى شمارد.ششم: اجتهاد و پرسش هاى نوگسترش
مناسبات اجتماعى به گونه عام و تحوّلات گسترده اى كه امروزه در عرصه هاى
مختلف اجتماعى و روابط جهانى به وجود آمده، زندگى هاى بسيط و مناسبات محدود
ديروز را دچار پيچيدگى ها و لايه ها و ابعاد مختلفى كرده و زمينه هاى
گسترده اى را براى طرح مسائل تازه فراهم ساخته و حوزه هاى علميه و مشخصاً
اجتهاد شيعى را به ويژه در حوزه هاى حقوقى و اجتماعى مواجه با پرسش هاى
فراوان كرده است.طرح سؤال و آنچه با تعبير «استفتاء» از آن نام برده مى
شود براى مجامع علمى يك فرصت و نعمت است. تاريخ علمى حوزه هاى اجتهادى
شيعه به خوبى نشان مى دهد كه بخش عمده اى از دستاوردها و آثار علمى و فقهى،
نتيجه همين پرسش ها بوده است كه در زمان خود وظيفه مكلفان و مقلدان را
مشخص مى كرده و در طول زمان سرمايه علمى حوزه ها به شمار مى رود. سرازير
شدن استفتاهاى حقوقى و قضايى با توجه به مناسبات اجتماعى و ارتباطات
اينترنتى يك فرصت استثنايى براى حوزه هاى فقهى بوده و هست; هم براى فقيهان و
عالمان، و هم براى پرسشگران حقيقى و حقوقى كه در پى راهكارهاى شرعى و دينى
مى باشند. اما پيداست كه در اين ميان، سطح بهره جستن از اين فرصت به سطح
علمى و كارايى و راهگشايى پاسخ ها، با فهم درست سؤال (شناخت موضوع)، روشن
بينى، سلطه علمى و قوّت و جامعيت اجتهاد افراد رابطه مستقيم دارد.طرح
سؤال مبتنى بر شناخت موضوع است و سؤال كننده پرسش خود را بر اساس تصور و
شناختى كه از اين موضوع دارد شكل مى دهد و با انتقال آن در واقع توليد
مسئله مى كند. مجتهدى مى تواند مسئله را در بوته اجتهاد خويش قرار دهد و با
آن محك زند كه شناخت كافى از موضوع داشته باشد. اين شناخت در بسيارى موارد
بايد از سطح تصور و شناخت ابتدايى و اجمالى سؤال كننده فراتر رود و ديگر
ابعاد و مناسبات پيچيده موضوع را كه چه بسا مورد توجه سؤال كننده نبوده در
بر مى گيرد و اين نكته بسيار مهم و حتى گاه تعيين كننده اى در پرسش و پاسخ
مى باشد. حتى گاه حالات روحى و شخصى سؤال كننده نيز در نوع جواب دخالت
دارد.اگر برخى فتاوا خود پرسش ها و مشكلاتى را پديد مى آورد، يكى از
دلايل آن ناشى از شناخت ناقص موضوع است، و يك وجه تمايز و ملاك ارزش گذارى
مجموعه هاى استفتا نيز همين امر است. اگر مجموعه ارزشمندى كه پيش رو داريد،
هم حجم گسترده و متنوع و كم نظيرى از سؤالات را در بر دارد، هم در پاسخ ها
به جوانب مختلف موضوعات توجه عالمانه شده است، و هم پاسخ ها علاوه بر قوّت
اجتهاد و روشن بينى و ممارست زياد و تلاش هاى بسيار كه حضرت آية الله
صانعى در نگاه مستقل و مباشر و مسائل و منابع فقهى دارند، برخاسته از تلاش
وافر ايشان در شناخت درست موضوع است كه حضور عملى ايشان در بخشى از عرصه
هاى حقوقى و قضايى اين شناخت را تقويت كرده است. تنها نگاه به فهرست مسائل
اين مجموعه و مرور اجمالى پاسخ هاى فقيهانه آن، يادآور مجموعه ارزشمند
«جامع الشتات» است كه از فقيه برجسته و جامع نگر و بسيار دقيق دوره متأخر
حضرت آية الله مرحوم ميرزاى قمى «قدس سره» بر جاى مانده است.همين خبرگى
و فقاهت راهگشاست كه اين حجم از استفتاهاى متنوع و باارزش را به سوى محضر
فقهى ايشان روانه مى كند و اينك پس از چند سال مجموعه اى كارگشا و ارزشمند
را پيش روى صاحب نظران، پژوهشگران، حقوقدانان، وكلا، دست اندر كاران قانون و
قضا و اجرا، مقلدان و حتى جويندگان پرسش فقهى مى گذارد; مجموعه اى كه به
خوبى مى تواند حقوقدانان و متوليان امر قضا در سطوح مختلف حقوقى و كيفرى را
كمك كند و در پاره اى موارد راهگشاى پيچيدگى ها و دشوارى هاى موجود آنان
باشد.هفتم: نقش فقه در قضا و حقوقآشنايان به فقه و حقوق مى دانند
كه قوانين و مقررات حقوقى كشور ـ چه در بخش مدنى و چه جزايى و چه آيين
دادرسى ـ ، يا مستقيم از فقه گرفته شده يا در چارچوب موازين و مبانى فقهى و
شرعى تهيه شده است و اگر عرف هاى جارى و اعتبارات عقلايى و بناگذارى هاى
اجتماعى نيز بخشى از منابع قانونگذارى است، اما معلوم است كه در محدوده شرع
و با اين پيش شرط بوده است كه مخالفتى با موازين فقهى و شرعى ندارد.
بنابراين، اساس مقررات و قوانين ياد شده، فقه و احكام شرعى است. علاوه بر
اين حتى در سطح قانون اساسى كشور و به عنوان يك اصل در آيين دادرسى، پيش
بينى شده است كه «قاضى موظف است كوشش كند حكم هر دعوا را در قوانين مدونه
بيابد و اگر نيابد با استناد به منابع معتبر اسلامى يا فتاواى معتبر حكم
قضيه را صادر نمايد، و نمى تواند به بهانه سكوت يا نقص يا اجمال يا تعارض
قوانين مدونه، از رسيدگى به دعوا و صدور حكم امتناع ورزد».بر اين اساس،
مى توان به رابطه تنگاتنگ فقه و حقوق از يك سو، و فقه و قضا از سوى ديگر
پى برد. اگر در اين مجموعه، پرسش هاى عالمانه و كارشناسانه متعددى مى يابيم
كه نشان مى دهد از سوى كارشناسان امر حقوق و قضا و محاكم و قضات محترم و
اطراف دعوا طرح شده، به خاطر همين نياز مستمر است كه از جمله در بخش قضا در
قانون اساسى نيز پيش بينى شده و دست اندركاران امر قضا را در سطوح مختلف،
نيازمند فقها و مراجعى چون حضرت آية الله صانعى مى كند، كه از يك سو
توانايى ها و برجستگى هاى اجتهادى و فقهى، فتاواى ايشان را در طراز فتاواى
معتبر قرار مى دهد، و از سوى ديگر آشنايى نزديك ايشان به موضوع قضا و حقوق
جزايى و مدنى و تجربه و مهارتى كه در اين زمينه داشته اند، بسيار راهگشا
است; و از سوى ديگر و به عنوان يكى از ويژگى هاى اين مجموعه، استدلالها و
مستنداتى است كه هر چند به اجمال، در بسيارى از پاسخ ها به شيوه هميشگى
معظم له آمده است و براى قضات محترم و كارشناسان امر قضا، در دستيابى به
نظر نهايى فقهى و حتى در تشخيص برخى موضوعات و تطبيق موارد، بسيار سودمند
است.هشتم: اصول و ملاك هاى حاكمآشنايى با نگاه اجتهادى و مبانى
فقاهتى حضرت آية الله العظمى صانعى و آثار فقهى ايشان از جمله اين مجموعه
ارزشمند به خوبى نشان مى دهد كه معظم له در كنار چارچوبها و موازين عام
اجتهاد جواهرى، به برخى مبانى و اصول معرفتى و فقهى به مثابه اصول حاكم و
تعيين كننده، توجه و اهتمام ويژه دارند و آنها را پايه هاى ثابت منظومه
فكرى حوزه فقهى خويش مى شمارند و همين ويژگى كلى است كه برخى از فتاواى
ايشان را به ويژه در مناسبات اجتماعى و حقوقى، از ديگر تلاش هاى فقهى و
دستاوردهاى اجتهادى متمايز و برجسته مى سازد. طبعاً ارزيابى فتاوا و ديدگاه
هاى فقهى ايشان نيز بايد با لحاظ همين اصول و معيارها صورت پذيرد و از آن
نقطه شروع شود. برخى از آن نكات اينهاست كه به اختصار و بدون ذكر مستندات
عقلى يا نقلى آن بازگو مى شود:الف) همه انسانها داراى حرمت و كرامت اند
و از ارزش و حقوق انسانى برخوردارند و هيچ كسى نمى تواند اعتقادات خويش را
مجوز تعرض به حقوق ديگران و تصرّف در شئون مادى، معنوى، فردى يا اجتماعى
آنان بشمارد. جان و مال و عرض و آبرو و آزادى و حقوق انسانى همه انسانها
بايد مصون بماند واستثناها و تخصيص ها نيز امرى فراگير و عام است و
اعتقادات در آن نقشى ندارد. به عنوان مثال، همان گونه كه غيبت و تهمت نسبت
به شيعه جايز نيست، نسبت به ديگران نيز ـ چه مسلمان و چه غير مسلمان ـ جايز
نيست و اگر مواردى به عللى جايز باشد، نسبت به همه است.ب) عدالت يك
اصل حاكم و ارزش انسانى و فراگير و جهانى است و اعتقادات و جنسيت و قوميت
دخالتى در آن ندارد و نمى تواند آن را مقيد و محدود سازد و همان گونه كه
آية الله شهيد مطهرى نيز تأكيد كرده، اصل عدل از مقياس هاى اسلام است و در
سلسله علل احكام مى باشد. بنابراين، هيچ حكم شرعى نمى تواند با اين اصل در
تعارض باشد و هيچ اجتهادى نمى تواند خلاف آن را تجويز كند.ج) در عين
ضرورت تعبّد به احكام شرعى و دستورات الهى، اين امر مانع از بهره جستن از
عقل و اصول عقلانى و دستاوردهاى عقلى در محدوده اى كه عقل آدمى مجاز به
ورود است نمى شود، چرا كه اساس پذيرش دين، عقل است و يكى از تأكيدات و
ارشادات مكرر قرآن و سنتْ توجه به اين منبع بى كران و استفاده از آن است.
بسيارى از احكام شرعى به ويژه در محدوده حقوق قضا و جزا، همانهاست كه امت
ها و جوامع غير اسلامى نيز آن را اجمالا دارند و شرع مقدس تأسيس مستقلى
نداشته است. جوامع مختلف به اقتضاى احكام عقل «عملى» يا با اعتبارات عقلايى
و نيازهاى روزمرّه خويش آنها را در طول تاريخ به وجود آورده يا پذيرفته
اند. عقل اگر به عنوان يك منبع مستقل در كنار كتاب و سنت و اجماع مطرح مى
شود، بايد در فقه نيز عملا جايگاه خود را داشته باشد.د) قاعده نفى
حَرَج، حكمى قطعى است كه فقهاى اسلامى به آن اذعان دارند و در اجتهاد خويش
به عنوان يك اصل پذيرفته اند. اما سعه و ضيق اين قاعده نكته اى است تعيين
كننده. اگر چنان كه آياتى چند و رواياتى بسيار گواه است، پذيرفتيم اساس
تشريع بر نفى حَرَج و عُسر و مشقت است و حَرَج نيز همانند ديگر مفاهيم عرفى
است كه شرع مقدس تعريف جداگانه اى از آن ارائه نكرده، پس ملاك آن نيز عرف
خواهد بود، مگر اينكه شارع اقدس در جايى دخالت كند و مقصود خويش را به صورت
موردى و مصداقى بيان كند، چه در توسعه و چه در تضييق.هـ) علاوه بر
اينكه اساس تشريع بر نفى عسر و حَرَج است، اصل (سهولت) در دين نيز يك معيار
حاكم است كه حتى در تعارض ميان دو روايت، به عنوان يك مرجّح مورد توجه
است. شرع مقدس نه تنها براى سختگيرى مشقت آور و به حَرَج انداختن نيامده،
بلكه آسان گيرى يكى از اصول آن است.نهم: شاخصه كارآمدى فقهيك اصل
محورى ديگر در نوع نگاه اجتهادى و فقاهت فقهايى چون حضرت آية الله العظمى
صانعى كه مبتنى بر بينش كلى و فقاهتى حضرت امام خمينى (سلام الله عليه)،
شكل گرفته، اين است كه وضع احكام شرع مقدس چه عبادات و چه ساير بخش ها به
اين هدف است كه در همه زمان ها و مكان ها جامه عمل پوشد و در عمل بر
مناسبات فردى و اجتماعى آدمى حاكم گردد. شرعْ براى زمان يا مكان خاصى
نيامده است. پس از يك سو، تشريع احكام، به هدف اجرا بوده است و از سوى ديگر
فرد و جامعه بايد بر اساس فقه به معناى وسيع كلمه اداره شود. و حتى اگر
لزوم مديريت فقهى جامعه مورد ترديد يا انكار باشد، اما شكى نيست كه احكام و
مقررات شرعى، يعنى هر آنچه فقه به عنوان دستاورد خويش، پيش روى فرد و
جامعه مى گذارد، بايد جنبه عملى پيدا كند. اين نشان مى دهد كه احكام شرعى
در ذات خود چنين قابليتى را دارا هستند و اجتهاد به مثابه يك روش ـ چنان كه
در آغاز تأكيد شد ـ بايد بتواند اين قابليت را نشان دهد. اگر قرار بود
اسلام و شريعت فقط در اذهان و الفاظ بماند و اجتهاد ثمره اى عملى براى فرد و
جامعه جز همان ثمرات علمى نداشته باشد، مشكل چندانى وجود نداشت، ولى اگر
فقه، تئورى اداره انسان از گهواره تا گور است، آن وقت بايد ديد كدام
اجتهادْ واقع بين تر و عملى تر و بيشتر براى جامعه و جهان قابل فهم و پذيرش
است.شرع را بايد در اين سطح نشاند و نگريست كه مى خواهد جامعه بشرى را
كاملا اداره و هدايت كند و فقه عهده دار ترسيم مقررات و احكام و وظايفى
است كه همه جوامع مى خواهند به آن پايبند باشند والاّ، لازمه آن همان خواهد
شد كه حضرت امام خمينى (سلام الله عليه)، در پاسخ به يك برداشت نادرست،
يادآور شدند كه طبق آن برداشت «تمدن جديد به كلى بايد از بين برود و مردم
كوخ نشين بوده و يا براى هميشه در صحراها زندگى نمايند».بنابراين، يكى
از شاخصه هاى اجتهاد جواهرى كه حضرت امام بر آن تأكيد داشتند اين است كه،
دستاوردهاى فقهى آن بتواند در جامعه پياده شود و با تمدن حال و آينده
سازگار و در جهان كنونى قابل درك و دفاع باشد. ثمرات ديدگاه فقهايى چو حضرت
آية الله صانعى كه از جمله در اين مجموعه فقهى فتوايى، منعكس شده، تقويت
نظريه كارآمدى فقه در اداره جوامع حال و آينده است، و اين ثمره را نبايد كم
شمرد.دهم: ويژگى اين مجموعهمجموعه اى كه پيش رو داريد و در دو جلد
سامان يافته، حاصل زحمات چندين ساله مجتهدى روشن بين و تواناست كه در مكتب
فقهى حضرت آية الله العظمى امام خمينى (سلام الله عليه) رشد يافته و
سالهاى طولانى پاى درس آن فقيه كم نظير، تلمّذ همراه با تحقيق نموده و
بارها مورد عنايت ايشان قرار گرفتهو اينك پنج دهه است كه خود را وقف علم و
فقاهت و خدمت به حوزه هاى علميه و جامعه كرده است. گردآورى، بازنگرى و
تنظيم اين مجموعه از ميان چند هزار استفتاء، خود كارى طاقت فرساست كه با
هدف فراهم ساختن فرصت بهتر و امكان بيشتر براى استفاده از فتاواى حقوقى،
جزايى و قضايى ايشان به ويژه توسط فرزانگان حوزه قضا و قانون و كارشناسان
امر صورت گرفته است، و چنان كه پيداست محتواى آن بر اساس پرسش هايى شكل
گرفته كه نوعاً از سوى مقلدان و مراكز و كارشناسان و علاقه مندان به مسائل
فقهى در سطوح مختلف علمى مطرح شده است. تفاوت پاسخها در اجمال و تفصيل و
استدلال و استناد نيز نوعاً به سطوح مختلف سؤالها و سؤال كنندگان بر مى
گردد.اين مجموعه نزديك به دو هزار استفتاء را در بر مى گيرد كه شامل سه
بخش كليات قضا، جزائيات و امور حقوقى مى شود، كه جلد اوّل شامل استفتاهاى
قضايى و جزايى مى شود و جلد بعدى آن استفتائات امور حقوقى را در بر مى
گيرد. البته بخش سوم به تناسب ابواب مختلف فقه، بسى گسترده تر و پر مسئله
تر از دو بخش ديگر است. طبيعى است با توجه به استمرار استفتاها، اين مجموعه
نيز در آينده گسترش خواهد يافت.حضرت آية الله صانعى تا كنون فتاواى
متعددى را در زمينه هاى مختلف فقهى از جمله بخش قضا و جزا داشته اند كه
مورد توجه محافل مختلف قرار گرفته است و در اين ميان برخى از آراى ايشان
نيز محلّ بحث و گفتگوى شخصيت هاى علمى و مراكز حوزوى و دانشگاهى بوده است.
صرف نظر از برخى داورى هاى غير علمى كه همواره در برابر ديدگاه ها و آراى
تازه يا مخالف با انگيزه هاى مختلف وجود داشته و دارد، در طول سالهاى گذشته
هر چند اندك، برخى نظرات ايشان شاهد ارزيابى هاى عالمانه، در سبك و سياق
مباحث حوزوى بوده است كه مايه خرسندى و مورد استقبال معظم له بوده و هست.در
اين مجموعه نيز در بخش قضا و جزا شاهد بخشى از فتاواى مورد توجه هستيم، از
جمله: عدم شرطيت ذكوريت و اجتهاد در قاضى، تساوى زن و مرد در شهادت صحت و
نفوذ شهادت غير شيعه و اهل كتاب، تعريفى خاص از مرتدّ و شرايط اجراى حد آن،
تساوى ديه مسلمان و غير مسلمان، لزوم جبران خسارت روحى، حكم قتل غير
مسلمان توسط مسلمان، عدم قصاص مادر در قتل فرزند، تساوى زن و مرد در اجراى
قسامه، و تساوى زن و مرد در استيفاى قصاص.از سوى ديگر اين مجموعه به
اقتضاى نيازهاى روز، مسائل و فروع بسيارى را در بردارد كه مورد نياز است و
در مجموعه هاى مشابه كمتر مى توان يافت. به عنوان مثال: مسئله مبادله
محكومان به حبس ميان كشورها، شرطيت بلوغ يا تميز در مسئوليت كيفرى، كارفرما
در پرداخت ديه، سرقت اطلاعات سرّى و رمزدار، نظريه كارشناسى در دعاوى،
رسيدگى به جرايم ايرانيان خارج از كشور، مرور زمان در رسيدگى به دعاوى،
تجديد نظرخواهى و دهها مسئله از اين دست.اميد مى رود اين مجموعه كه با
تلاش چند نفر از شاگردان معظم له و در مدت چهار سال و بهره گيرى از اساتيد
حقوق دانشگاهها و با اشراف و نظارت ايشان براى نشر سامان يافته، بتواند
براى مراجعان در سطوح مختلف از جمله قضات محترم، حقوقدانان، و وكلا راه گشا
باشد و گامى مفيد در بسط فقه و رشد علم و كاهش مشكلات به شمار آيد. از
آنجا كه تدوين اين مجموعه در نوع خود، اقدامى نو به حساب مى آيد، جهت گسترش
و ارائه هر چه بهتر اين حركت، انتظار مى رود اساتيد محترم دانشگاهها،
حقوقدانان، وكلا و قضات گرامى، چنانچه در ارتباط با موضوعات مختلف حقوقى،
مدنى، كيفرى (جرايى) در مجامع علمى و قضايى با مسائل جديدى جديدى برخورد
نمودند، مزيد امتنان خواهد بود در صورتى كه نسخه اى از آن را به اين مؤسسه
ارسال نمايند تا در مجلدات بعدى مورد استفاده قرار گيرد.به روح بلند
فقهاى بزرگوار شيعه بويژه روح ملكوتى حضرت امام خمينى درود مى فرستيم و از
خداوند تعالى حفظ و تقويت حوزه هاى علميه و نيز سلامتى و طول عمر حضرت آية
الله العظمى صانعى را مسئلت مى كنيم.فهرست مطالب:پيشگفتار هدف از تشكيل هر دفتر اقتصادي تاريخچه تعريف استراتژي و پيدايش آن 1- استراتژي به معناي طرح و نقشه الف- الگوهاي متفاوت استراتژيتعاريف مديريتي استراتژيك مقدمهتاريخچه تعريف مشاركت5-1-1موانع در سر راه مشاركت1- ماهيت زندگي در جامعه پيشرفته2- فرآيند هاي اداري3- تكنيكهاي مشاركت5- 1- جراههاي غلبه بر موانع مشاركت5-2- مشاركت در سازمانهاالفتاريخچه تئوريك مشاركتباهميت مطالعه مديريت مشاركتيجنگرشها و برخوردهاي مختلف سازمانها با مشاركت1) سازمان بعنوان ابزار2) سازمان بعنوان يك موجود زنده3) سازمان بعنوان يك نظام اجتماعي 5-3عوامل كارآيي مشاركتباحساس نياز به مشاركت براي بهتر كردن اوضاع كاريجپشتيباني كاركناندمشاوران شايسته وكاردانهبرقرار بودن نگرش منظومه اي5- 4نحوه مشاركت كاركنان در سازمان1) حق اظهار((2- درجه مشاركتالفنظام اوليه صندوق پيشنهادهابمشاورهجپيشنهادهاي مشترك3- دامنه مشاركت5-5اهميت مطالعه مديريت مشاركتيببكارگيري ساختار نظام پيشنهادهاساختارهاي نظام پيشنهادهاخلاصــــهتدوين استراتژي و انتخاب آنالفعوامل موثر بر انتخاب استراتژي 1-نقش استراتژي گذشته 2- ميزان و درجه وابستگي موسسه به محيط خارجي3 – ميزان ريسك پذيري و نحوه آن در استراتژي از طرف موسسه4- ملاحظات و پيش بيني هاي سياسي داخل موسسه5- ملاحظات زماني و موقعيتي6- واكنشهاي رقابتي در يك رشته صنعت7- رويكرد اقتضايي در انتخاب استراتژيبتجزيه و تحليلهاي موثر درانتخاب استراتژي 1تجزيه و تحليل سبدي در انتخاب استراتژي 1- الفتعريف هدف و فرآيند تجزيه تحليل سبديتعريف1-بفرآيند تجزيه تحليل سبدي1-ب -1تعريف واحد استراتژيك1-ب – 2تهيه ماتريس سبدي با توجه به نوع فعاليتالفجاذبه بازارالف1اندازه و توسعه بازارالف2 كيفيت بازارالف3ويژگيهاي محيطبوضعيت نسبي رقابت1-ب – 3در مرحله سوم و آخر ، فرآيند تجزيه تحليل سبدي ماتريس تعبير ميشودالفتوانايي در رقابتبميزان ريسكخهم نيروزاييدسازگاريهقابل اجرا بودن2- فنون سرآمد مديريت استراتژيك در تدوين استراتژي سازماني2-الففنون مورد استفاده در توسعه سهم بازار وميزان رشد آن 2-الف-1- گروه مشاوره بستن و ماتريس سهم بازار و رشد آن2الفواحدهاي مشكل دار يا علامت سوالبواحدهاي ستاره يا درحال رشدجواحدهاي سودآور يا گاوهاي شيردهدواحدهاي تصفيه يا سگاناما اين فنون نيز داراي يكسري محدوديتهايي ميباشد كه به انها ميپردازيمالفتعداد رده بندي زياد – كم در ماتريسبتوجه نكردن به عوامل ديگر محيطي و سازمانيجنبودن رابطه مقايسه اي بين واحدهاي موجود در ماتريس مورد نظر2-الف-2- تجزيه تحليل مجموعه اي از استراتژي ها3-1-2-1-3- سبد جنرال الكتريكالفاستراتژي هاي سرمايه گذاري موسسه و رشدباستراتژي هاي سرمايه گذاري انتخابيجاستراتژي هاي عقب نشيني2-الف – 4 تجزيه تحليل هافروماتريس ارزشيابي كالا / بازار 2-بفنون استفاده درتوسعه استراتژي هاي موسسه وواحداستراتژيك بازرگاني2- ب -1منحني عمر كالا و تابلو رقابتويژگيهاي مراحل عمر كالا واثرات آن بر روي استراتژيهاالفمرحله اول ورودبمرحله رشدجبلوغدافول2-ب-2منحني هاي يادگيري2-ب-3وكتور شد انسف2-ب-4فنون ديگري براي تجزيه و تحليل2-ب-4-1 تجزيه تحليل پايمزعوامل موثري كه در سودآوري موسسات دخيل ميباشندالفسهم بازار بكيفيت كالا و خدماتجتحقق و توسعهدشاخص هاي رقابت پارتر2-ب-4-2-تجزيه و تحليل جاذبه بازار و نمودار راهبرديفعاليتهاي توسعه استراتژيدرجه بنديجمع آوري داده هاتجزيه و تحليل3-الف- استراتژي هاي رفتاري موسسه 3-الف- 1سلسله مراتب استراتژي هاي مورد استفاده در سازمانها و محتواي آنها3-الف – 1-1 استراتژي هاي موسسه اي يا اصليالفاستراتژيهاي حمايت كنندهباستراتژي هاي فرصت طلبانهجاستراتژي هاي بررسي گراد ) استراتژي هاي واكنش دار13-الف-1-2 استراتژي هاي موسسه اي رقابتيالفاستراتژي هاي رهبري با توجه به هزينهباستراتژي هاي متفاوت كردنجاستراتژي هاي تمركز گرايي3-الف -1-3 تصميمات تاكتيكي و يا استراتژي هاي كمكي3-الف-2 استراتژيها برحسب اهداف و وظايف3-الف- 3 استراتژيهاي رشد و توسعه3-الف-3-1 استراتژي هاي رشد داخليالفاستراتژي هاي يكپارچگيالف -1 استراتژي هاي يكپارچگي افقيالف -1-2- متفاوت كردن كالاالف-1-3- متفاوت نمودن بازارباستراتژي يكپارچه شدن عموديب-1 در يكپارچگي عمودي به سمت عقبجاستراتژي هاي تنوع سازيالفاستراتژي هاي تك بعدي2) توسعه محصولباستراتژي هاي تنوع چند بعدي3-2-3-2 استراتژي هاي رشد خارج از موسسهالفاستراتژي اتحادباستراتژي خريدنج استراتژي هاي همكاريدسرمايه گذاري مشتركهاستفاده از حق امتيازجاستراتژي هاي رشد ساكنكاستراتژي خرمن كردنلاستراتژي رشد فاصله دارماستراتژي هاي مختلطاجرا و كنترل استراتژي1- اجراي استراتژي ها3-1-1- فرآيند اجراي استراتژي ها1-2- همآهنگي بين استراتژيها در واحدهاي مختلف موسسه1 همآهنگي ميان واحدهاي استراتژيك بازرگانيبهمآهنگي در انجام يك استراتژي در بين بخشهاي زيرمجموعه يك واحد استراتژيكالف استراتژيب ساختارجسيستمهادسبك مديريتهارزشهاي مشتركوقابليتها3-2- ايجاد همآهنگي استراتژيك3-2-1 انتخاب استراتژي و پياده كردن آنالف دستورالعمل كلي است براي يك موقعيت خاص يا اتخاذ يك تصميمبمعيارهاي نتيجه گيري از فعاليتها را معين ميكندجفرآيند كنترلي بر روي رفتارهاي موسسه ايجاد ميكند3-ب-2- استراتژي هاي و سياستهاي مالي1) سرمايه در گردش2) توزيع وجوه درداخل موسسه3) ساختار سرمايه4) توزيع سود3-ب-3استراتژي ها و سياستهاي مربوط به بازاريابيالف بازار هدفبآميختگي بازاريابيب-1- قيمتب-2- چسبندگي به بازارب- 3- سياستهاي توزيع و فروشب – 3-سياستهاي توليدي موسسه4-ب استراتژيها و سياستهاي منابع انساني 4-ب-4استراتژي هاي سياستهاي تحقيق و توسعه R&D3-ج-1تنظيم ساختار سازماني با استراتژي هاي انتخاب شده1- ساختار دهي و استراتژي متناسب با آن1- الفساختار سازماني ساده 1 كه عموماً يك كالاي خاص را توليد ميكند ، بيشتر ا-بساختار سازماني وظيفه اي21- جساختار سازماني گسترده يا تفكيك شده 3بساختارهاي پايه1) تقسيم به بخشهاي وظيفه اي يا تخصصي2) تفكيك به بخشهاي گوناگون براساس كالاهاي خدماتي توليد شده3) تفكيك براساس منطقه غرافيايي4) تفكيك به قسمتهاي مختلف براساس مشتري6) تقسيم بندي براساس زمان7) تقسيم بندي به نسبت شمار افرادپ) ساختار سازماني مختلفت ) ساختار سازماني ضميمه ايت-1) ساختار سازمان پایان نامه ی اي1) سازمان پایان نامه ی اي ستادي 2) ساختار پایان نامه ی اي جامعپ-2 ساختار ماتريسيپ-3 ساختارهاي سازماني شبكه ايالف ساختار شبكه اي داخليب سازمانهاي شبكه اي متوازنپ سازمانهاي شبكه اي پوياپ-4- سازمان خوشه اي4-2-3 فرهنگ و فضاي سازمانيالفهمآهنگي ساختار فرهنگي در درون موسسه با محيط خارجيبفضاي سازماني4-ج-3 سبك رهبري استراتژيك در سازمان2) سبك رهبري انطباق پذير3- مديريت با سبك برنامه ريزي شده4-3- آماده كردن برنامه هاي اجرايي و تخصيص منابع به آنها4-د-1برنامه هاي متماديالفسياستهابروشهاجفرآيند انجام كار4-د-2برنامه هاي يكباره اي4-د-3 تخصيص منابع و بودجه بندي2-4 كنترل استراتژي ها و برنامه هاي عملياتي4-3-1 كنترل استراتژيك و فرآيند آن1) دورنماي زماني2) نقطه تمركز3)حيطه وظيفه4) قابليت با كيفيت و نوآوري را ايجاب ميكندالفتعيين استانداردهاي موفقيتبسنجش نتايج عملياتيپمقايسه نتايج تحقق يافته استانداردهاتحل مشكلات و اتخاذ تدابير اصلاحي4-2-2 موارد مهم در فرآيند كنترل استراتژيكالفاستانداردهاي ارزشيابي و كنترل1- استانداردهاي قابل سنجش2- استانداردهاي معطوف به ماهيتبسيستمهاي انگيزشي و پاداش1) ارزشيابي باهم اهداف استراتژيك مختلف2) روي آوردن به عامل استراتژيكيپبازخوردتفنون كنترل استراتژيك1- مراكز مسئوليت الفمراكز هزينه اي توليدي وغيرتوليديمراكز هزينه غيرتوليديبمراكز درآمدي موسساتپ –مراكز سودآوري موسسهتمراكز سرمايه گذاري2- بودجه ها 1- مقدمهعوامل بحران زا در اعمال فشار بر موسسه3) شركتهاي رقيب2- دولت 3- گروههاي فشار3-1- گروههاي فشار مذهبي3-2- گروههاي فشار اقتصادي4- محيط موسسه4-1- گروههاي فعالمنابع و مآخذمنابع و مأخذ:1)مديريت استراتژيكدكتر امير كبيري2)برنامه ريزي مديريت اسراتژيكدكتر عليرضا خليلي3)بازاريابي و مديريت بازاردكتر رضايي نژاد4)مديريت استراتژيكفرد آرديويد5)جوهره استراتژيكليف بومن6)مفاهيم استراتژي بازاريابيفيلپ كارتر7)مديريت استراتژيككوبين براين جيمز8)مديريت استراتژيكمينتس برگ هنري9)مديريت بحران ماتياس اولريخ10)عبور از بحران ماتيس اولريخمقالات:مقاله هاي مشاركت به چه معني ؟ دكتر محمد علي طوسيمشاركت و مديريت مشاركتسراج الدين محب اسفلي

دانلود فایل

دانلود فایل پایان نامه رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژی

پایان نامه رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژی,دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع بررسی استراتژی,بررسی استراتژی,پایان نامه بررسی استراتژی,دانلود پایان نامه بررسی استراتژی