دانلود مبانی نظری آزادي اطلاعات
فرمت ورد قابل ویرایشتعداد صفحات: 100فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتریهمراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متنمنابع فارسی کاملمنابع انگلیسی کامل مفهوم آزادي اطلاعات و نسبت آن با ساير آزادي ها:هر چند در مقدمهي اين پژوهش مطالبي در باب شناخت و تبيين مفهوم آزادي اطلاعات بيان شد، ليكن درك و شناخت بهتر، نيازمند آن است تا آزادي اطلاعات و ارتباط آن با ساير آزاديها به صورتي مفصل تر و عميق تر، واكاويده شود.2-1-1- تعريف و مفهوم آزادي اطلاعاتآزادي اطلاعات اصطلاحي است كه نخستين بار در ايالات متحده آمريكا به كار رفته و در مورد محتواي خود نيز تا اندازهاي گمراه كننده است. شايد تصور شود كه منظور از آن، آزادي همهي انواع اطلاعات است؛ امّا اين تصور درست نيست، منظور از آزادي اطلاعات، آزادي دسترسي افراد و جامعه به اطلاعات موجود در مؤسسات عمومي و برخي مؤسسات غير عمومي است. [1]آزادي اطلاعات و مؤلفهي آن«حق دسترسي به اطلاعات» در معناي توانايي شهروندان در دسترسي به اطلاعات كه در اختيار حكومت است، در سالهاي اخير توجه ويژهاي را به خود جلب كرده است. [2]با بررسي اسناد بين المللي و دكترين حقوقي، ميتوان دو ديدگاه متمايز را در خصوص مفهوم اصل آزادي اطلاعات، مشاهده نمود:الف- تعريف موسّع: بنابراين، اصل آزادي اطلاعات، عبارت است از جريان عاري از محدوديتِ دادهها در سطح جامعه؛ به گونهايي كه تحصيل، انتقال و انتشار آنها به صورت آزادانه، صورت پذيرد كه در اين صورت، آزادي اطلاعات و حق بر اطلاعات، عبارت از حق افراد و در كسب هرگونه اطلاعات و انتقال و انتشار آزادانه در هر مكاني خواهد بود. قطعنامه شماره (1) 59 مجمع عمومي سازمان ملل متحد، مصوب سال1946ميلادي به عنوان نخستين سند بين المللي در عرصهي آزادي اطلاعات، با چنين رويكردي اين اصل را متضمن حق جمع آوري، انتقال و انتشار اخبار در هر مكاني دانسته است. [3]ب) تعريف مضيق: با گذشت زمان، جامعهي بين الملل، ضمن تحديد دامنهي مفهوم آزادي اطلاعات، آن را منحصر بر آزادي شهروندان در دسترسي به اطلاعات نگهداري شده توسط مؤسسات دولتي نموده است كه در اين رهيافت آزادي اطلاعات اوّلاً: تنها شامل آزادي در تحصيل اطلاعات بوده و منصرف از مواردي نظير انتقال و انتشار آنها ميباشد و ثانياً؛ فقط اطلاعاتي در اين چارچوب مطمح نظر قرار ميگيرد كه در اختيار مؤسسات وابسته به حكومت بوده و يا كاركردِ عمومي دارند. در كنوانسيون دسترسي به مدارك رسمي كه در سال 2009ميلادي در«ترومسو» نروژ، توسط شوراي اروپا تهيه شد، اين نهاد در معناي دسترسي به مدارك نگهداري شده نزد مقامات دولتي، منحصر شد. [4]لذا بر مبناي تعريف كنوني كه مورد وفاق متخصصان عرصهي آزادي اطلاعات نيز واقع شده، ميتوان حق بر اطلاعات را به معناي حق اعتباري دسترسي اشخاص به اطلاعاتي كه در اختيار نهادهاي دولتي باشد، تعريف نمود. [5]بنابراين منظور از آزادي اطلاعات، آزادي دسترسي عموم شهروندان به اطلاعات موجود در مؤسسات عمومي، برخي مؤسسات خصوصي (غير عمومي)و فعاليت بدنهي حكومت درباره اعمال حاكميت و در عرصهي بين المللي و ملي است.2-1-2- آزادي اطلاعات و نسبت آن با ساير آزادي هايكي از مباحث مرتبط با حق دسترسي به اطلاعات و آزادي اطلاعات، حق آزادي بيان است. آزادي بيان سرچشمهي اساسي حق دسترسي به اطلاعات به شمار ميرود. [6]در مقابل«آزادي اطلاعات نه تنها جزء لاينفك آزادي بيان شمرده ميشود، در عين حال كامل كنندهي آن است، چرا كه ويژگيهاي شفافيت و پاسخ پذيري حكومت را كه بنيانهاي تحقق حكومتهاي مردم سالاري هستند، تداوم ميبخشند و امكان بقاي آزادي بيان را فراهم ميسازند. [7]معمولاً از حق دسترسي به اطلاعات موجود در مؤسسات حكومتي به عنوان يكي از لوازم اصلي آزادي بيان ياد ميشود. [8]زيرا مهم ترين تدبير حقوقي جهت تهيهي اطلاعات لازم و دقيق براي اعمال آزادي مذكور به شمار ميرود. [9] به همين جهت برخي نگاشته اند:«اطلاعات، اكسيژن دموكراسي است، اگر مردم ندانند كه در جامعهي آنها چه اتفاقي ميافتد و اگر اعمال حاكمان آنها از مردم مخفي بماند، چگونه خواهند توانست سهم مهمي در ادارهي امور داشته باشند. [10]امروزه آزادي و حق دسترسي به اطلاعات جزء حقوقي است كه به تحقق مفهوم شهروندي كه يكي از موضوعات اصلي در گفتمان دموكراسي مشاركتي است، كمك ميكند. به واقع هر اندازه بر كميّت و كيفيت اطلاعات قابل دسترسي شهروندان افزوده شود، به همان اندازه دموكراسي فراگيرتر و مشاركت بيش تر ميشود. [11]آزادي بيان از ديرباز مورد توجه مردم و انديشمندان بوده و طرح و حمايت از آن محدود به يك منطقهي جغرافيايي و يا يك دوره زماني خاص نبوده است. چنان كه در سخنان حكماي يونان باستان و همچنين بزرگان دين اسلام نيز ضمن تكليف به امر معروف ونهي از منكر، مردم را تشويق به بيان آزادانه انتقادات و نظراتشان نسبت به حكومت ميكرده اند و به عنوان مثال، امام علي (ع)فرموده اند:«بر من گمان مبريد كه اگر حرف حقي بگوئيد، پذيرفتنش بر من سنگين و دشوار است و خيال نكنيد كه من ميخواهم كه بزرگم شماريد؛ چه، آن كسي كه شنيدن سخن حق و يا نماياندن عدل بر او سنگين آيد، اجراي حق عدل بر وي سنگين تر مينمايد» [12]و اين تكاليف و تشويقات، همگي مستلزم وجود آزادي بيان است. اين آزادي را يكي از آزاديهاي بنيادين بشر دانسته اند و گفته شده كه«آزادي اطلاعات (و آزادي بيان)يكي از حقوق بنيادين بشر و زير بناي همهي آزادي هايي است كه ملل متحد نسبت به آن اهتمام ميورزد. [13]با تتبع و كاوش در لابهلاي نصوص و ادله دين و نيز سخنان و سيرهي عملي پيشوايان با شواهد بي شماري ميتوان اهميت آزادي بيان را اثبات نمود. در ذيل ازباب مشت نمونه خروار به نمونههايي اشاره ميكنيم:الف)در قرآن1- آياتي كه بر مشورت و نظرخواهي از ديگران تاكيد ميكند (آل عمران/159، شورا/38)«اهميت مشورت تا آنجاست كه خداوند پيامبر خود را با وجود عصمت و اتصال به منبع وحي فرمان داده است كه با اصحاب خويش مشورت كرده و آراي آنان را به دست آورد.شگفتي ما از اين دستور قرآني آنگاه فزوني ميگيرد كه در آن اعصار، عموم مردم هيچگونه جايگاه سياسي نداشتند كه آنان را در امور، مشاركت و مداخله دهد. حكام در نظر اكثريت مردم از قداست ذاتي تا بدان حد كه ايشان را به خدايان نزديك و تسليم بيچون و چرا در برابر حكام را موجب گردد، برخوردار بودند. مسلمانان نيز نسبت به پيامبر خدا خاضع بودند و مشاركت دادن خويش را در حكومت انتظار نداشتند، در چنين زمينهاي قرآن كريم مشورت رسول اكرم با مسلمانان و نظرخواهي از ايشان را توصيه ميكند». [14]امام خميني (ره)در دعوتي عام به نقد و انتقاد و طرح آراي گوناگون ميفرمايد:«فرض كنيد يك نفر ميرود و مسائل خودش را ميگويد، انتقاد هم دارد، انتقادات آزاد است… آن كه انتقاد ميكند… با نظر صحيح انتقاد بكند، با اين كه جواب ميدهد هم اگر با نظر صحيح و بدون اين که غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است» [15]2- آياتي كه از كتمان حق نهي ميكنند. [16]3- آياتي كه بحث و مناظره و جدال نيك را تشويق ميكنند. [17]ب)درسنت1- پيامبر اكرم (ص)فرمود:«حقيقت دين، نصيحت نسبت به حاكمان و عموم مسلمين است» [18] اين فرموده به روشني لزوم خيرخواهي و نيكانديشي همهي آحاد مسلمين نسبت به ديگران و نيز بالملازمه، استبقال پيشوايان و رهبران را از ارائه نظرات انتقادي توصيه ميكند. همين توصيه و نظاير آن موجب گرديده كه در متون روايي ما بابي تحت عنوان«النصيحه الائمه المسلمين» منعقد ميگردد. [19]2- رسول گرامي اكرم (ص)آگاهان امت را به اظهار نظر در مسائل مختلف و جلوگيري از نارواها توصيه كرده و ميفرمايد:«آنگاه كه بدعتها در امت من آشكار گرديد برشخص داناست كه دانش خود را اظهار نمايد». [20]ج)از نظر عقلتأكيدي كه قرآن و سنت بر اصالت آزادي بيان دارد مورد تأييد عقل نيز هست، چرا كه عقل بشري نيز بر ضرورت پذيرش آزادي بيان و اظهار عقيده به عنوان يك اصل بنيادين صحه ميگذارد؛ چرا كه،اگر قلم و بيان آزاد نباشد، نواقص حكومتها و نيازهاي اجتماع معلوم نميگردد، در حالي كه بر حاکمان، رفع نواقص و برآوردن نيازهاي پذيرفته شده اجتماع ضرورت دارد.اگر قلم و بيان آزاد نباشد، رشد و تكامل اجتماع، كه در گرو مناقشات و بيان فضايل و رذايل و حسن و قبح افعال و اقدامات است و موجب آن ميگردد كه مردم همهي آرا را شنيده، و نيكوترين را انتخاب كنند، متوقف ميشود.
دانلود فایل مبانی نظری آزادي اطلاعات
دانلود مبانی نظری آزادي اطلاعات,مبانی نظری آزادي اطلاعات,دانلود مبانی نظری, آزادي اطلاعات, آزادي ,اطلاعات